پنجشنبه؛ میثاق با آزادى و گامى به پیش
منبع: ماهنامه ایران فردا، شماره ۴۰، اسفندماه ۱۳۷۶
در بعدازظهر روز سهشنبه ۳۰ دى گروهى از مردم شریف تهران هنگام ورود به حسینیه ارشاد براى شرکت در مراسم سومین سالگرد رحلت روانشاد مهندس مهدى بازرگان با درهاى بسته حسینیه مواجه شدند و در عوض اعضاى گروه نامآشناى “انصار انحصار” را در مقابل خود دیدند. گروهى که “آزادترین”، “مطرحترین” و “فعالترین” جریان سیاسى “سراسرى” کشور طى ماههاى اخیر بوده است. انصار انحصار این بار نیز با “اعتماد به نفس” همیشگى که از “منبعى خارج از وجود”شان تغذیه مىشود، ابتدا با اهانت و فحاشى و یورش به مدیران حسینیه و برگزارکنندگان مراسم، “تعطیلى برنامه” را شفاهاً “ابلاغ” کردند و سپس با “محاصره” حسینیه و “اشغال” پیادهرو، مردم را متفرق و تعطیل شدن مراسم را “اعلام” نمودند. به دنبال تجمع تدریجى جمعیت در مقابل و جنب حسینیه، اعضاى این گروه سرکوبگرِ “پشتگرم” که تعدادشان به بیست نفر هم نمىرسید با عربدههاى گوشخراش و لفاظىهاى مهوع خاص خود به ارعاب مردم پرداخته و “نفسکش طلبیدند”. تا این مرحله از روایت تصویرى سهشنبه شهادت على)ع( هیچ تازگى نداشت و به صحنههاى متعدد دوران انتخابات و پس از آن شباهت داشت. اما آنگاه که مقابل و پهلوى راست حسینیه از جمعیت سیاه شد و انبوه مردم “متین” و “مصمم” به عربدهکشىها وقعى ننهاده و در جاى خود “ایستادند”، شرایط دگرگونه شد و صحنه به گونهاى دیگر رقم خورد. در عصر سهشنبه داستان چون همیشه به کام اقلیت مهاجم، شیرین به پایان نرسید و عناصرى نو از تکرار قصه جلوگیرى کردند.
در عصر سهشنبه:
مردم براى بار اول در سالهاى اخیر با عزم و ایستادگى خود صحنه را در برابر اقلیت سرکوبگر و قانونشکن خالى نکردند و با متانت و بردبارى به پاى “آزادى” ایستادند و در برابر یورشها و ضربات مشت و “پنجهبوکس” مقابله به مثل ننمودند. برترى جسارت مردم بر شقاوت انصار انحصار نقطه عطفى در شرایط نوین قلمداد مىشود.
مردم که ابتدا با فرستادن صلوات، اعتراض خود را نسبت به تعطیلى خودسرانه مراسم ابراز مىکردند سپس با طرح شعارهاى خودجوش، شعور سیاسى خودرا نمایان ساختند. شعار “یک مملکت، یک دولت، آن هم به رأى ملت” نشان از گرایش ارادى مردم به استقرار قانون و امنیت از سوى رییسجمهور “منتخب” و دولت وى درمرحله نوین سیاسى پس از پیروزى دوم خرداد داشت.
سر دادن شعار “نیروى انتظامى آزادى را نگهدار” نیز حاکى از تمایل آشکار مردم به ایفاى اراده نیرو براى پایان دادن به ناامنى و قانونشکنى و پرهیز از “همسویى” یا “بىتفاوتى” نیرو در برابر گروههاى سرکوب و فشار بود.
در شرایطى که نمایندگان وزارت کشور با استناد به آنکه مراسم ۳۰ دى از مجوز قبلى برخوردار است سعى در متقاعد ساختن انصار براى “موافقت” با برگزارى مراسم داشتند، آنان “رضایت” نداده و کارکرد “فوق قانون – فوقدولت” خود را روشنتر و صریحتر از همیشه عیان کردند.
در روزى که انصار تصور مىنمود “فتح” تازهاى به فتوحات قبلى خویش ضمیمه خواهد کرد، در پایان جنگ را مغلوبه دید. گرچه مردم از درگیرى پرهیز و از مقابله به مثل خوددارى نمودند، اما آنگاه که نیروى انتظامى میان انبوه مردم معترض و اقلیت آشوبگر حائل شد و در شرایطى که عربده و تهدید نیز کارساز نبود، انصار به عنوان اقلیتى بس کوچک و منفور در “سهکنج” قرار گرفت و عملاً خواهان خروج از بنبستى که به دست خود ساخته بود شد. در این روز براى اولین بار ابتکار عمل از دست مهاجمان خارج شد و سرانجامِ کار با رهبرى و به دلخواه آنان پایان نیافت.
با گذشت بیش از سه ساعت از آشوبگرى انصار و در شرایطى که جمعیت جوان خواهان آزادى با اقلیت مهاجم فوق قانون رخ به رخ شده و با توجه به تحریکات اقلیت، احتمال بروز حوادثى ناگوار و غیرقابل کنترل مىرفت، ستاد برگزارى مراسم با هوشیارى از مردم درخواست نمود تا با متانت و آرامش صحنه را ترک کنند. از آنجا که با توافق و هماهنگى ستاد برگزارى مراسم و نمایندگان وزارت کشور برگزارى مراسم به روز پنجشنبه موکول گردید از مردم تقاضا شد تا به اعتراض خود پایان داده و در روز پنجشنبه در حسینیه حضور به هم رسانند.
مردم نیز با به نمایش گذاردن درک و متانتى قابل ستایش، خواسته برگزارکنندگان مراسم را اجابت کرده و با سردادن شعار “پنجشنبه، همین جا، میثاق با آزادى” صحنه را ترک گفتند.
بدین ترتیب ماجراى سهشنبه “یادماندگار” با متانت مردم آزادیخواه، هوشیارى برگزارکنندگان، همکارى وزارت کشور و استیصال و ناکامى مهاجمان به پایان رسید و دو روز بعد با مساعدت و تدابیر وزارت کشور مراسم سومین سالگرد رحلت مهندس بازرگان با جمعیتى بس انبوهتر و با نظمى در خور توجه برگزار گردید، گرچه پس از پایان مراسم پنجشنبه نیز مهاجمانِ ناکام بار دیگر به سوى مردم یورش آورده و به ضرب و جرح آنان پرداختند.
از آنچه در روزهاى سهشنبه و پنجشنبه گذشت چنین در مىیابیم که:
دولت به رغم در دست نداشتن ابزار لازم و کافى براى تحقق نظم و امنیت در جامعه و پاسدارى از حرمت قانون، به عزم جدیدى براى پایان دادن به شهرآشوبى و کنترل گروههاى قانون شکن و مخل نظم دست یافته است. مساعدت وزارت کشور در برگزارى مراسم روز پنجشنبه و “عمل به وظیفه” براى استقرار نظم و امنیت از یک سو و اظهارات اخیر سخنگوى دولت مبنى بر “ساماندهى دولت براى برخورد با گروههاى فشار و قانونشکن” از سوى دیگر و مهمتر از آنها تأکیدات چندباره رییسجمهور در زمینه ضرورت احترام به قانون، جملگى از عزم تازه دولت حکایت دارند. حمایت جامعه از عزم دولت ضرورتى تاریخى براى برونرفت از سالهاى سیاه فشار و خشونت و بىقانونى و ورود جدى به شرایط جدید است.
واکنش مردم در روز سهشنبه و “بازار نداشتن” تهدید و ارعاب و خشونت از یک طرف و برگزارى مجدد مراسم در روز پنجشنبه از طرف دیگر چنین نشان داد که گروه “بىمهار” و “آشوبگر”، “قابل مهار” است. با عزم دولت، حمایت و متانت مردم و هوشیارى نیروها مهار نهایى آنها نیز میسر خواهد بود.
خشونت “مزیت” آشوبگران و قانونشکنان است. با “متانت و خویشتندارى” مزیت آنان محو و با “اراده و ایستادگى”، ابتکار عمل از دستشان خارج خواهدشد.
از آنجا که مواضع ماههاى اخیر رئیسجمهور در حمایت از استقرار قانون، نظم، امنیت و احترام به آزادى به طور طبیعى در میان مردم و به ویژه “نسل نو” انتظار ایجاد کرده است، مسؤولیت دولت در مواجهه با نیروهاى مهاجم و مروج خشونت جدیتر و گرانتر مىباشد، جدا از مورد استثنایى پنجشنبه ۲ بهمن، وزارت کشور نه در تهران و نه در شهرستانها فاقد اراده و قدرت برخورد با قانونشکنان و حفظ نظم و امنیت بوده است. طى روزهاى اخیر جز یک مورد در هیچ یک از شهرستانها مراسم برگزار نشده است. رئیس جمهور منتخب مسؤولیتى تاریخى در قبال حل مشکل آشوبگرى و “ارادههاى فوق قانون” دارد. پایبندى به وعدههاى پرهواخواه دوران انتخابات و مواضع اخیر ایشان چنانچه با عزم جدى دولت درآمیزد نقشى بس مهم در برخورد با این معضل خواهد داشت. چنانچه دولت مسئله را کماهمیت تلقى کند یا در حل آن ناتوانى نشان دهد، مقابله به مثل مردم و باز تولید رفتارهاى خشن در برخورد با انصار و گروههاى مشابه آنان منتفى نخواهد بود.
حوادث هفتههاى اخیر و به ویژه روزهاى ۳۰ دى و دوم بهمن شرایط را یک گام به جلو برده است، ادامه حرکت رو به جلو در گرو هوشیارى جامعه و نیروها و عزم و کارآیى دولت در استقرار نظم، امنیت و قانون است.
* این یادداشت در نشریهی ایران فردا به قلم شهید هدی صابر و بدون نام منتشر شده است.