ائتلافِ سهگانه: دولت، بازار، جامعهی محلی
سیدحسین موسوی – مدتهاست که رویکردهای هویت اندیش به جنگ یکدیگر میروند. مدتهاست بحث بر سر این است که دولت رفاه برقرار باشد یا نیروهای نئولیبرال میتوانند دست نامرئی آدام اسمیت را بار دیگر از کت جادویی درآورند و پیامآور خروج از بیچارگی جمعی باشند. هویتاندیشان گویی در دایرهی بحثهای بیمابهازا گیر افتادهاند. امروزه دیگر بهوضوح روشن شده که علیرغم اختلافها و تفاوتهای بسیار، اما کشورها عمدتاً از ظرفیتهای توأمان بازار، دولت و جامعه محلی برای توسعه ملی بهره میجویند. امروزه چنین به نظر میرسد که نیروهای سوسیالیست دستکم به میزان معتنابهی به لیبرالیسم سیاسی باور دارند و لیبرالهایی نظیر والزر و رالز به خاطر علقههای جماعتگرایانه و درک جامعه بهمثابه کلیت و عطف توجه به نابرابریهای فزاینده، از رویکردهای برابریطلبانه سخن میگویند.


طرح «توسعه مهارتهای پایه» و «تشکیل گروههای کارآفرینی و آموزش بانکپذیری» در سکونتگاههای غیررسمی زاهدان با حمایت بانک جهانی، به سفارش وزارت مسکن و مدیریت هدی صابر از خرداد ماه سال ۱۳۸۸ با افق زمانی ۱۵ ماه آغاز به کار کرد.
آیا ایرانیان بهصورت تاریخی مشارکتگریز بودهاند و اهل کار جمعی نبودهاند؟ با فرض وجود شواهدی در تأیید این پرسش، علل تاریخی و اجتماعی مشارکتگریزی ایرانیان و راهکار برونرفت از این وضعیت چیست؟ این پرسشهای کلیدی در گفتوگوی زندهیاد هدی صابر با دکتر پرویز پیران، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در چارچوب پژوهش «گذری بر پیشینه و موقعیت نهادهای خدمترسان در عرصه حمایتی»، مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. پیران وفق یافتههای پژوهشی خود بر این باور است که فرد ایرانی در عرصههای غیررسمی، مذهبی، خانوادگی و عشیرهای «مشارکتجو» و «دیگرخواه» است، اما در عرصههای مدنی، رسمی، مشاع عمومی و شهری، «غیرمشارکتجو» و «خودخواه» است. وی در توضیح عوامل شکلگیری زمینههای تاریخی غیرمشارکتی در ایران، در سطح کلان به استبداد ایرانی اشاره میکند.
در پژوهش «گذری بر پیشینه و موقعیت نهادهای خدمترسان در عرصه حمایتی» که با مدیریت زندهیاد هدی صابر انجامگرفته، ظرفیتها و سازوکارهای بومی نهادهای حمایتی در ایران مورد بررسی قرار گرفتهاند. مصاحبه پیش رو از مجموعه این طرح پژوهشی است که در سال ۱۳۸۴ انجام گرفته است. گرچه بسیاری از اعداد و آمارهای ارائهشده در این مصاحبه مربوط به آن سال بوده و اکنون تازگی ندارد، اما اولاً بیانگر یک فکت در گذشته نزدیکدست (حدود دوازده سال پیش) ایران است و ثانیاً مصاحبه بیانگر روندها و سازوکارهایی است که همچنان معتبر بوده و گذر زمان دهساله تأثیر چندانی بر آنها ندارد.
فعالیت دیگر ما کمک رسانی به ایتام شمیران بود. در آن زمان بچههای یتیم و خانوادههای بیسرپرست و نیازمند، شناسایی و مورد حمایت قرار میگرفتند. در دهههای قبل از انقلاب شمیرانات مانند امروز نبود و ساکنان این منطقه در سرمای زمستان در شرایط بسیار ناگواری به سر میبردند. در آن زمان ما، مایحتاج مورد نیاز این خانوادهها را تهیه میکردیم و به دور از چشم فرزندان خانواده در اختیار خانوارها قرار میدادیم……
ما علاقمند بودیم کاری مفید انجام دهیم. من چون مدتی را در کودکستان کار میکردم، علاقمند بودم که در ارتباط با کودکان، کاری جدی انجام دهم. در آن زمان من بسیار جوان بودم و تجربه اینگونه مسائل را نداشتم. ما با یکی از دوستانمان که کمی از ما بزرگتر و مجربتر بود تصمیم گرفتیم که به شیرخوارگاه دولتی برویم….
آنچه در پی میآید گزارش میانی یکی از پژوهشهای صورتگرفته توسط خانهی نواندیش به سرپرستی شهید هدی صابر است. این پژوهش که در سال ۱۳۸۵-۱۳۸۴ صورت گرفته، به موضوع «نهادهای خدمت رسان(وقفی و غیر وقفی)» اختصاص دارد. در انجام این پژوهش ۶۰ مصاحبه با اساتید و پژوهشگران عرصه تاریخ اجتماعی ایران، بانیان و مدیران نهادهای خدمت رسان(وقفی و غیر وقفی)، مدیران دستگاههای اجرایی عرصه تامین و حمایت، مدیران سازمان اوقاف و صاحب نظران مبانی فقهی-حقوقی وقف انجام شده است. متن این گزارش را در ادامه میخوانیم.
روزنامه «دنیای اقتصاد» در شماره ۲۹۰۱ خود (مورخ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲) پرونده ویژهای را به سیستان و بلوچستان و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی این استان کشور اختصاص داد. در چارچوب این پرونده ویژه، یکی از مطالب نیز به معرفی اجمالی طرح «توسعه مهارتهای پایه» و «تشکیل گروههای کارآفرینی و آموزش بانکپذیری» در سکونتگاههای غیررسمی زاهدان اختصاص یافته که آخرین پروژهی اجتماعی است که طراحی و پیشبرد آن با سرپرستی و نظارت علمی ـ عملی شهید هدی صابر انجام شد. این طرح با حمایت بانک جهانی، به سفارش وزارت مسکن و مدیریت «خانه پژوهش نواندیش» از خرداد ۱۳۸۸ با افق زمانی ۱۵ ماه آغاز به کار کرد. استان سیستان و بلوچستان، با داشتن بالاترین درصد بیکاری در میان استانهای کشور و شهر زاهدان، با دارا بودن ۳۰ درصد جمعیت حاشیهنشین، به عنوان یکی از مراکز هدف بانک جهانی برای توسعه فقرزدایی، توانمندسازی و کارآفرینی انتخاب شد. در ادامه متن کامل این گزارش را مشاهده میکنیم:
« این طرح به محلات محروم سیستان و بلوچستان رفت تا مجموعه آموزشهای مهارتی و اجتماعی را براساس نیاز و تقاضای محل به منظور تجهیز و آمادهسازی ذینفعان اصلی برای دستیابی به کسب و پیشه و شرایط زیست بهتر ارایه کند. چنین است که میتوان گفت هدای آرماندار، اصولی محکم داشت و برای حفظش گاه «تشر» هم زد. ارزشها در آرمانش باقی نماند. با همه سرزنشها آرمانها در زیستش به روانی جاری بود و با همه داشتههای خویش از تبار خاکیترین مردمان زمان خویش بود. بینام و بینشان، بیادعا، با مردم و در میان مردم، اما گاه تنها، مهرشان حراج همگان».