مقاله‌ها

ایران «ما» و ادبیات «رسمی»اش

هدی صابرـ در میانه‌ی دهه ۴۰ که در حیاط ایرانِ «ما» به رغم حاکمیت «آن‌ها» و سرکوب و سانسور سازمان‌یافته و انواع «پیش»گیری‌ها و نیز لمپنیسم هدایت‌شده در این گوشه و آن‌سئها، هم حیات بود، هم چشم‌انداز و دریچه‌های رو به افق، هم تولید مایه‌دار اندیشه، هم پرده‌پرده و لوحه‌لوحه محصول از فیلم و فیلمنامه و پیِس و صحنه و کلام آهنگین و رمان دلنشین و آوا و نوا و ترانه‌های اعتراض و هم حجب و حیای عمومی و هم گویش‌ها و نگاه‌های وزین و متین و «مهار»دار و هم آموزگاری‌های پرحکمت و پربار، منِ نوپا یک بار د اول دبستان و یک بار در سوم دبستان دو عتاب ویژه و شوک‌گونه شنیدم: اول‌بار در زمستان ۴۴ او با مشاهده یک پرچم ایران به عنوان روانداز بساط لبوفروش، چنان برآشفته به خانه وارد شد که ما در سکوت محض ناظر تخلیه‌ی بغض و تعصبش بودیم… 

دانشگاه: از وجد ملی تا حزن ملی

دانشگاه از وجد ملی به حزن ملی و از مدار ملی به جایگاه محلی نقل مکان شدَست و اسباب کشیدَست. دانشجو نیز خسته سَت و دلزدَست و نگاه به بیرون است و این هر دو، مسئله‌ای ملی است. چنان چه یک مسئله ملی اصلی تر و تاریخی تر در این میهن حل شده بود و احزاب و نیروهائی صاحب مکان و امکان، امنیت دار و حقوق دار در عالم “واقع” وجود داشتند، دانشگاه نیز در حد و جایگاه خویش واقع و ظاهر می‌شد. حال که این چنین نیست، دانشگاه به عنوان وجدان بیدار جامعه ایران که در کما باشد، چه شود.

مثنوی مولانا و سرّ نو به نو شدن جهان

در گنجینه ملی شعر ایران ما، منظومه‌ای است پر تشعشع که به همراه صفت “معنوی”، موصوف “مثنوی” را حامل است. و مثنوی معنوی نیز با اتصال به نام مولای بلخ، خود کوته عبارت سه عنصرۀ آهنگین و دلنشینی را بر طاقچۀ بصر و نظر قرار می‌دهد: مثنویِ معنویِ مولوی. اگر نِی را سازِ سوز بشناسیم، مثنوی من نامه یا گفتِ درونیِ سوزناک مولانا با مخاطب است. نی پاشنده هم “حرف” است و هم “درد”. زانجا که درد و حرف‌های صاحب مثنوی، در سال‌های پختگی او- پنجاه و پنج تا شصت سالگی- تصنیف شده است، مثنوی را به پالوده‌ای برگرفته از درد و حرف‌های پخته و برشته بدل کرده و مردمانی را نسل به نسل به همراه مصنّف اش، نالان کرده است:

خرمشهر؛ توسعه و ربع قرن… …؟ !

هدی صابر ـ ادای دین ملی به خرمشهر به هیچ روی در سطح برگزاری مراسم احساسی سالی یک بار در سوم خرداد نیست، شهر سامان از کف داده، بس فراتر از ارج گذاری‌های حسی و لفظی سالانه نیاز به احیاء و بازیافت جایگاه در خور خویش در اقتصاد ملی دارد. به طور قطع این احیاء با روندها و رویه‌های بیست و پنج سال گذشته امکان‌پذیر نیست و نیازمند نگاه راهبردی، مطالعه آمایشی، طراحی‌های کارشناسی و مدیریت مالی و اجرایی کارآمد است.

گذر از دوران تفرد و بازگشت نوستالژیک

پایان دوره اصلاحات، آغاز دوره جدیدی در حیات فکری و سیاسی ایران بود؛ دورانی که به نظر می‌رسید تلاش‌ها برای اصلاح، نافرجام مانده و جامعه با حس انسداد و سرخوردگی مواجه بود. طبعاً آغاز دوران نو، ضرورت داشتن تحلیل جدید از شرایط و روش برون‌رفت از بن‌بست‌ها را پیش روی می‌نهد. هدی صابر در متن پیش رو ـ که برای نخست بار در «ایران فردا» منتشر می‌شود ـ با اشاره به تغییر سرفصلی تاریخی در جامعه ایران در میانه دهه هشتاد، از ضرورت رابطه مستمر و استراتژیک با خدا برای عبور از این شرایط سخن گفته است. بحثی که این روشنفکر مذهبی در متن پیش‌رو مطرح می‌کند، بعدها به شکل تفصیلی در قالب مباحث «باب بگشا: ضرورت رابطه مستمر، استراتژیک، صاف‌دلانه و همه‌گاهی با خدا» در حسینیه ارشاد (شهریور ۱۳۸۷ تا مرداد ۱۳۸۹) پی گرفته شد.

دستاوردهای مشروطه‌خواهی در ایران

متن زیر برگرفته از یکی از درس‌گفتارهایی است که هدی‌صابر در ارتباط با فراز مبارزاتی مشروطه در ۲۶ تیرماه ۱۳۸۶، در ذیل سلسله نشست‌های «هشت فراز، هزار نیاز» که در حسینیه ارشاد برگزار می‌شد، ارائه کرده است. در این سلسله نشست‌ها هشت فراز مبارزاتی تاریخ معاصر ایران از جنبش تنباکو تا جنبش اصلاحات در محورهای موضوعی متعدد مورد بررسی قرار می‌گرفت که به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطیت، محور دستاوردهای انقلاب مشروطه تقدیم می‌شود. این متن در شماره ۸۰ نشریه چشم انداز ایران (مرداد ۱۳۹۲) منتشر شده است. 

اقتصاد گرفتار نقاهت بی‌برنامگی

اقتصاد گرفتار نقاهت بی‌برنامگی منبع: هفته‌نامه آسمان، شماره ۳۳، شنبه ششم آبان ۱۳۹۱   قبل‌ از ورود به‌ بحث‌ واژه‌ «برنامه‌ ملی» را تعریف می‌کنم که مقصود‌ من‌ از آن این است‌ که‌ برنامه‌ باید شاخص‌های‌ جدی‌ داشته‌ باشد. این شاخص‌ها عبارت است‌ از: عنایت‌ جدی‌ به‌ وضعیت‌ موجود هر مقطعی‌ که‌ قرار بوده‌ در آن مقطع‌ برنامه‌ریزی‌ طراحی‌ شود، نسبت‌ و ضریب‌ کارشناسی‌ ملی‌ که‌ در آن برنامه متراکم‌ شده، استفاده‌ از منابع‌ داخلی، مساله‌شناسی، حل‌ مساله‌ و امکان‌آفرینی‌ در دوران‌ آن برنامه‌. اولین‌ برنامه‌ای‌ که‌ در تاریخ‌ اقتصاد ایران‌ به‌ تصویب‌ رسید و‌ مقداری از آن هم‌ اجرا شد برنامه‌ هفت ساله‌ اول‌ است‌ که‌ دوره‌ زمانی ۱۳۳۴-‌۱۳۲۷ را پوشش‌ می‌دهد. فضای‌ بین‌المللی‌ در این‌ مقطع‌، فضای‌ دوران‌ …

اقتصاد گرفتار نقاهت بی‌برنامگی ادامه مطلب

روشنی فردای ایران

جریان ملی- مذهبی ایران پس از سال‌های شصت، با نشر ایران فردا در آغاز دهه هفتاد، به بروز و ظهور تازه‌ای رسید. جریان، به پیوستِ فعالیت‌های انتشاراتی پیام هاجر، مهندس میثمی، دکترپیمان و بازموجودیت نهضت آزادی ایران، در نیمه دهه هفتاد به سرفصل جدید حیات رسید و پایگاه اجتماعی خاص خود را یافت. «ما نیز هستیمِ» جریان ما و گسترش تدریجی آن به اتکای پشتوانه تاریخی سترگش بر جناحی از حاکمیت گران آمد و در پایان دهه هفتاد در سرفصل کریستال‌بندی فکری و سیاسیِ ملی- مذهبی، خرد و کلان و کهنسالان جریان، حتی ۸۰ و ۸۵ ساله‌ها را به زندان افکند. این مواجهه، پاسخی بود به «ما نیز هستیمِ» جریان ما. به فاصله اندکی پس از آزادی از عشرت‌آباد، انتشار احکام گران و پس از آن نیز باز زندان؛ زندان ۲ الف اوین

منشِ از کف رفته

منبع: نشریه‌ی چشم‌انداز ایران ـ موخره‌ی ویژه‌نامه‌ی «جای خالی، جای سبز» ـ زمستان ۱۳۸۸ دریافت فایل اصلی مقاله (Pdf)  «منشِ از کف رفته»*  در اسفند ماه سال ۱۳۲۰ با مرگ «حاج سیدحسن شجاعت»، پهنه میهن ما از «پهلوان» خالی و «سنت پهلوانی» ایران بی‌پدر شد. یل نامدار پایتخت که از شغل رزازی (برنج‌کوبی) ارتزاق می‌نمود و بدین خاطر به «حاج سید حسن رزاز» مشهور بود با شانه‌های پهن، دستان بزرگ و روح بلند خود، دو دهه‌ی آخر سده سیزدهم و دو دهه‌ی نخست سده‌ی چهاردهم هجری خورشیدی را پوشش می‌داد. تنها قواره کم‌نظیر، قدرت شگرف، پشت نساییدن به کف گود و میدان و اجرای زیبای فن نبود که او را از دیگر زورآوران هم‌عصر خویش ممتاز می‌کرد. تناور «صاحب سجایا» …

منشِ از کف رفته ادامه مطلب

جای خالی، جای سبز

قواره ایران پهلوان و جهان پهلوان در «میانه» خالی است و «جای»اش، جای سبزی است. در ورزش تهی از منشِ دولت زده و در خاکستری مکدر امروزه ایران، جای خالی پهلوان، عیان تر و سبزینه‌ی سبزی اش، مغزپسته‌ای تر و ریحانی تر است. برای برخی‌ها از این «گونه»، دل بهانه می گیرد و منقبض می شود. در این آشفته بازار اکنونی، دلِ ملی، «بونه» تختی دارد و در نبودش، تنگِ تنگ است. مجموعه «جای خالی، جای سبز»، «یاد»پهلوانِ غایبِ حاضر را پاس می دارد. این مجموعه ارزانی به آنی است که هرچه فاصله زمانی وداعش با ما بعیدتر می شود، نزدیک تر احساسش می کنیم. ذیلِ پاسِ یاد پهلوان، به حساسیت‌های اجتماعی «چشم انداز» ایران ارج می نهیم که شماره‌ای از شماره‌هایش را برای پهلوان اجتماعی ایران زمین، به طبع رساند.

چهل ‌و ‌دو اکتبر پس از وداع چه

چهل ‌و ‌دو اکتبر پس از وداع چه: فلسفه در انداختن، بی«‌فلسفیدن» هدی صابر منبع: نشریه‌ی چشم‌انداز ایران ـ شماره‌ی ۵۸ ـ آبان و آذر ۱۳۸۸ دریافت فایل اصلی مقاله (pdf) کمتر از چهاردهه با همه بضاعت و قد و قامت وَجدانه زیستن، با آرمان هم آغوشیدن، از این کوه و آن جنگل در پی مفربودن، نیارامیدن و آب خوش ننوشیدن، شب‌زنده‌داشتن، خواب جواب‌کردن، موسیقیا در دل و سرود بر لب زَمزمیدن، رمز و راز با داس ماه و طلایه شید در میان نهادن، با شاخ و برگ درختان گشن سخن گشودن، در مسیر رهایی نوع بشر و به قصد آینده‌داری دختر بچگان و پسرکان با همه هستی رزمیدن، در قدرت اطراق نکردن و در مقام و موضع چادر نزدن، …

چهل ‌و ‌دو اکتبر پس از وداع چه ادامه مطلب

تختی؛ شمشاد برقرار،منش ماندگار

غلامرضا تختیدر دهه­ای که مصدق تبعید، نهضت ملی سرکوب، سنت­ها مورد تهاجم، خسروانی صحنه گردان ورزش و شعبون، تیپ و شاخ شده بود، تختی «مردی چنین در میانه میدانم آرزوست»، در مخیله توده­های آن روز بود. او با توده­ها درتنید و توده­ها با همان «چسب» با او پیوند خوردند. سیر و گشت در ورزش و سیر و گشت در کوچه پس کوچه­ها، دالان­ها و پاگردهای توده­ها از بازار و مسجد گرفته تا گذر و حمام و چلوکبابی ملی، پهلوان را «توده­ای» کرد و بس عینی. بس عینی­تر از رستم و پوریا و رزاز پر سجایا. حس خویشاوندی مردم با تختی او را به پهلوانِ ملی و سراسری تبدیل کرد؛ مرد سال ۴۲ شدن بس و بس و بس پر معنا بود.

دیدگاهی برای بنای منزلگاه

طالقانیدر مقاله پیش رو، شهید هدی صابر به چارچوب اقتصادی نگاه مرحوم آیت الله طالقانی می پردازد. برای این منظور پنج مدار مورد بررسی قرار گرفته اند: مدار اول، درک و دریافت از هستی؛  مدار دوم، مبانی فلسفی دیدگاه؛ مدار سوم، نظریه‌های استوار بر مبانی فلسفی؛  مدار چهارم، رابطه حکم و زمان؛ مدار پنجم؛ موضع‌گیری اقتصادی ـ اجتماعی مرتبط با مدارهای پیشین. در سالگرد درگذشت مرحوم پدر طالقانی و با عدم صدور مجوز برگزاری سالگرد ایشان در حسینیه ارشاد از سوی نهادهای مسئول، نگاهی دوباره به این مقاله می تواند اندکی از خلاء حاصل را پر کند. 

آب‌پاش پر سوراخ

(نظری به مواجهه دولت احمدی‌نژاد با منابع مالی کشور) هدی صابر   منبع: نشریه‌ی چشم‌انداز ایران ـ شماره‌ی ۴۹ ـ اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۷ دریافت فایل اصلی مقاله (Pdf)   «سرمایه دیگر در کشور ما یک کالای کمیاب نیست»؛ این جمله تاریخی و پر پژواک عبدالمجید مجیدی، ریاست وقت سازمان برنامه و بودجه در مقدمه برنامه تجدیدنظر شده عمرانی پنجم در کوتاه فاصله‌ای پس از وارد آمدن شوک نفتی و معروف ۱۳۵۲ (۱۹۷۳)‌ به بازار بین‌المللی نفت، شاید فارغ از ماهیت، فلسفه وجودی و مسئولیت‌ها و کارکردهای بین‌المللی و منطقه‌ای رژیم شاه می‌توانست یک سرفصل قلمداد شود؛ سرفصلی در حیات اقتصاد ایران. چنانچه این کالای از این پس «پریاب»      * در شالیزار اقتصاد ملی رسوب می‌کرد و به بار …

آب‌پاش پر سوراخ ادامه مطلب

هویت فرار

این مقاله متن پردازش‌یافته و کامل شده بحثی است که در میان اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد به تاریخ ۶ ‌آذر ۱۳۸۵ ارائه شده است. پیشنهاد طرح موضوع “هویت انجمن‌های اسلامی” ازسوی انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد مطرح شده بود. با توجه به در پیش بودن ۱۶ آذر، روز دانشجو، مطالعه‌ این مقاله برای دانشجویان خالی از فایده نیست. شهید صابر در این سخنرانی کوشیده تا ضمن بررسی سیر تاریخی جنبش دانشجویی با تاکید بر انجمن‌های اسلامی، تبیینی از سیر تطور هویت در انجمن‌های اسلامی دانشجویان به دست دهد. 

بستری ساخته‌ایم برای جست، برای خیز

تکاپوی بنیاد خیریه یاوران حضرت زینب در اصفهان در مسیر آموزش و اشتغال کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی منبع: فصلنامه تامین اجتماعی، شماره ۲۱، تابستان ۱۳۸۴ چکیده این مطلب، گزارشی است از نحوه تکوین و عملکرد خیریه یاوران معلولین ذهنی حضرت زینب (س) که برای اشتغال و درمان نوجوانان و کودکان عقب مانده ذهنی فعالیت می کند. گزارش در ابتدا چگونگی تشکیل این خیریه را در سال ۱۳۷۵ و در گفت وگ با موسس آن تشریح می کند؛ تشکلی که در سال ۷۹ پروانه تأسیس می گیرد. هدف این خیریه، «فرهنگ سازی و تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولین، حمایت از معلولین ذهنی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و آموزشی با ایجاد مراکز توان بخشی، آموزشی، حرفه آموزی و تأمین …

بستری ساخته‌ایم برای جست، برای خیز ادامه مطلب

کودکی مان پشت پنجره خفت

منبع: فصلنامه تامین اجتماعی، شماره ۱۱، زمستان ۱۳۸۱  ص ۱۲۵ چکیده: این گزارش ، چگونگی تأسیس و نحوه فعالیت «کمیته کودکان کار و خیابان»، از زیر مجموعه‌های «انجمن حمایت از حقوق کودکان» را مورد توجه قرار می دهد.در ابتدا، طرح «توانمند سازی کودکان در وضعیت دشوار» و اهداف خرد و کلان آن و سرفصل‌های برنامه «خانه کودک» (مدیر اجرایی طرح) تبیین می گردد. گزارش ، وضع کودکان کار و خیابان را به طور مستند و نیز در گفتگو با مدیرخانه کودک، تشریح می کند و آنگاه نحوه «آموزش» و سوادآموزی کودکان تحت پوشش طرح بیان می گردد. در ادامه این نوشتار به توضیح چالش‌های آموزش کودکان کار وخیابان، نیازها و انتظارهای کودکان و نیز تبیین فهرستی از نیازهای موازی با …

کودکی مان پشت پنجره خفت ادامه مطلب

زنهار تاریخى (به بهانه انتشار رهنمودهاى کلى برنامه سوم)

زنهار تاریخى (به بهانه انتشار رهنمودهاى کلى برنامه سوم) هدى صابر منبع: ماهنامه ایران فردا، شماره ،  “غول اقتصادى ایران لباسش تنگ شده و کمى با خجالت به لباس خود نگاه مى‌کند. خجالت نکشیم، نوسازى اقتصادى به نوسازى سیاسى نیازمند است.”۱ محمود جعفریان از محدود عناصر نظریه‌پرداز رژیم “بى‌نظریه” و “بخشنامه خوان” پیشین در بهمن‌ماه ۵۵ در سخنرانى خود در جمع کارکنان سازمان برنامه و بودجه با بیان عبارات فوق بر ضرورت “توسعه سیاسى” دست نهاد. ضرورتى نه از سر “اختیار” که بنا به استیصال و “اجبار”. جعفریان مدت کوتاهى پس از انتشار “رهنمودها و خطوط کلى برنامه عمرانى ششم ۱۳۵۷-۱۳۶۱” بر چنین ضرورتى تأکید مى‌نمود. در مراجعه به گزارش “رهنمودها و خطوط کلى برنامه عمرانى ششم “در فصل ترسیم” …

زنهار تاریخى (به بهانه انتشار رهنمودهاى کلى برنامه سوم) ادامه مطلب

تجربه ائتلاف نیروهاى ملى – مذهبى در انتخابات

 تجربه ائتلاف نیروهاى ملى – مذهبى در انتخابات   هدى صابر منبع: ماهنامه ایران فردا، شماره ۷۰، خرداد ۱۳۷۹    تنها با چند لحظه دیده و دم فروبستن و ذهن را تمرکز بخشیدن مى‌توان میزان اشتیاق و ضریب مشارکت دو دهه قبلِ آحاد جامعه ایران در انتخابات مجلس صدر انقلاب را به یاد آورد و مرور کرد. درست در بیست زمستان قبل که گرماى انقلاب مجالى براى خودنمایى سرماى فصل باقى نمى‌گذاشت چهار عنصر “امید به زندگى”، “میل به تحول”، “شوق مشارکت” و “آرمان شورا” مجموعاً مردم را بر آن داشت تا براى شکل دادن رکنى از ارکان سه گانه نظام نوپا، حداکثر ظرفیت و تحرک خود را بروز دهند. در این میانه بار اصلى کار خصوصاً در عرصه تلاشهاى …

تجربه ائتلاف نیروهاى ملى – مذهبى در انتخابات ادامه مطلب

چهار راه تاریخى

هدى صابر منبع: ماهنامه ایران فردا، شماره ۶۵، بهمن ۱۳۷۸   قضاوت بى‌ملاک و داورى بى‌روش گر چه از دیرباز در ایران ما قابل مشاهده بوده است، لیک در حاکمیت بیست ساله جمهورى اسلامى بخصوص در دوران دهان بندان پس از سال شصت به عنوان یک سنت به ثبت رسید. بدین روى همگان با قدرت مانور بسیط و “آزاد”انه مسئولان،  تحلیل گران و نظریه پردازان درون حاکمیت جمهورى اسلامى در طول و عرض تاریخ و جغرافیا و در پهنه تفکر و اندیشه و سیاست و… آشنایند. این جریان در دو دهه بس سنگین و پرتاوان با بى‌قیدى و تبختر متکى به قدرت قاهره خویش ابتدا در ذهن و سپس در عین و عمل هر “غیر خود” را حذف کرده است. …

چهار راه تاریخى ادامه مطلب

اسکرول به بالا