«راه استقلال»؛ حزبی که تأسیس نشد
لطف الله میثمی – شروع جلسات جمع ذکرشده، اندکی قبل از فوت مرحوم مهندس بازرگان بود. هنوز جلسات ما به خوبی شکل نگرفته بود که مهندس بازرگان فوت کردند. صحبت این بود که ما میخواهیم حزبی به نام «استقلال» تشکیل دهیم؛ با این تحلیل که استقلال ایران در معرض خطر است. بعدا هم در خلال این جلسات قرار شد ما اسم آن حزبی را که قرار بود تشکیل شود «استقلال» بگذاریم. اولین جلسه با دوستانی مثل مهندس سحابی و هدی صابر برگزار شد. هدی را از قبل میشناختم، هر سال برای سالگرد شهادت حنیفنژاد (۴ خرداد) مراسم میگرفت. با آقای اشکوری، کرم میرزایی و رضا رئیسی هم از قبل آشنا بودیم. در خلال این جلسات هر کدام تحلیلمان را از وضعیت ایران مطرح کردیم.




در میانهی خرداد سال جاری بخت آن را داشتیم که ساعتی میهمان دکتر علیرضا رجایی باشیم. رجایی که این روزها بهشدت درگیر درمان بیماریهای باقیمانده از دورهی زندان است و بهلحاظ جسمی وضعیت مساعدی ندارد، با صمیمیت و بزرگواری دعوت ما برای شرکت در گفتوگو دربارهی شهید هدی صابر را پذیرفت و نکات دست اول و آموزندهای را در این گفتوگو بازگو کرد. به گفتهی رجایی هدی صابر مخالف تبدیل شدن شورای فعالان ملی ـ مذهبی به حزب سیاسی بوده است، چراکه این جریان را مادون تشکیلات می دانسته است. از رجایی که در سالهای آخر با هدی صابر بیشتر مصاحب بوده، در مورد تحلیل صابر از جنبش سبز پرسیدیم….
سومین سالگرد شهادت هدی صابر، بار دیگری فرصتی شد برای گفتگو با خانم فیروزه صابر، خواهر و همکار این پژوهشگر و اندیشمند آزاده. در این گفتگو، خواهر معلم شهید در خصوص ویژگیهای هدی صابر در عرصهی کار و اخلاق حرفهای و شغلی نکات قابل توجهی بیان کرده است. فیروزه صابر که دورهای شش ساله در صدا و سیما و سالهای متمادی در دههی پایانی حیات هدی صابر همکار وی بوده است، علاوه بر بیان سیر رویدادهای کاری هدی صابر، قواعد و سلوک شخصیتی این پژوهشگر برجسته را در حوزهی حرفهای به خوبی تشریح کرده است. 







