طرح پژوهشی «پیشینه و سازوکارهای نهادهای تامینی و حمایتی در ایران» که پس از انعقاد قرارداد میان «موسسهی عالی پژوهش تامین اجتماعی» و «خانهی پژوهش نواندیش» به اجرا گذاشته شد، با سپری شدن دورهی زمانی پنجماهه ـ از نیمهی آذرماه ۱۳۸۴ تا نیمهی اردیبهشتماه ۱۳۸۵ ـ به پایان رسیده است. علاوه بر مصاحبههای مذکور، تحقیقات تاریخی، وقفنامهها و … نیز برای انجام این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در چارچوب این پژوهش طی ۳۰۰ جلسه، با ۶۰ نفر از اساتید دانشگاه و صاحبنظران تاریخ اجتماعی ایران، بانیان و مدیران نهادهای خدمترسان (اعم از وقفی و غیروقفی)، مدیران دستگاههای اجرایی عرصهی تامین و حمایت، مدیران سازمان اوقاف و صاحبنظران مبانی فقهی ـ حقوقی وقف گفتوگو صورت گرفته است.
در ادامه متن گفتوگو با خانم فخری گلستان ـ مدیرعامل سابق شیرخوارگاه و پرورشگاه صغار تهران) ـ که در چارچوب این طرح و توسط شهید هدی صابر انجم گرفته را از نظر میگذرانیم.
· معرفی شخصی و توضیح سیر فعالیت های اجتماعی:
من فخری تقوی، متولد سال ۱۳۰۴ هستم. به دلیل ازدواج در سن جوانی نام فامیلم به «گلستان» تغییر کرد و اکنون مرا به نام فخری گلستان میشناسند و سالهاست که دیگر کسی مرا به نام فخری تقوی نمیشناسد. من ۲ فرزند داشتم و در سال ۱۳۳۱ زمانی که پسرم کاوه سه ساله شد و دخترم لیلی به مدرسه رفت، وارد عرصه اجتماعی شدم. و حوزه مورد علاقهام، حوزه روانشاسی و حوزه کودکان بود. منشاء علاقه من به روانشناسی و به ویژه روانشناسی کودک، معلم دوره دبیرستانم، خانم منوچهریان بود و این زن چنان برای من ارزش داشت که مرا غیر مستقیم به این سمت هدایت کرد. در حقیقت من تصمیم نداشتم وارد حوزه روانشناسی بشوم اما متوجه شدم که به تدریج راهی را که او به من نشان داده بود طی میکنم. وقتی وارد اجتماع شدم به محیط کودکستان رفتم و با بچهها آشنا شدم. در آن زمان ما در آبادان مقیم بودیم و بدین ترتیب اولین تجربه اجتماعیام در آن شهر شکل گرفت. پس از آن به تهران مراجعت کردیم و من به کمک سه تن از دوستان خود تصمیم به ایجاد شیرخوارگاه گرفتم.
یکی از دوستان، خانم بزرگمهر بود و دو نفر دیگر، دو خانم انگلیسی بودند که در شرکت نفت کار میکردند. ما به منظور ایجاد شیرخوارگاه یک مکان دوطبقه در خیابان سپه اجاره کردیم و قرار شد که از یکی از مراکز دولتی، کودک بیاوریم….