دولت خاتمی در بوته‌ی نقد

هدی صابر: اگر یک دهم رای دهندگان به آقای خاتمی سازماندهی ‌می‌شدند ، جریان راست دارای قدرت مانور فعلی نبود

منبع: خبرگزاری ایسنا ـ جمعه ۲۳ دی ۱۳۷۹

پس از دوم خرداد ۷۶، یک رگه‌ی اصلاح‌طلب درون حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد که تشخیص داده بود اگر شرایط با همان شیبی که از سالیان گذشته آغاز شده و به سال ۷۶ انجامیده بود، به پیش رود، دیگر نظامی به اسم جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.

 به گزارش دفتر ایسنا در شیراز ، صابر که در دانشگاه شیراز با موضوع “دولت خاتمی در بوته‌ی نقد“ سخن می‌گفت، افزود: خاتمی‌ همان شعارهای ابتدای انقلاب و شعارهای روشنفکران سال ۶۸ به بعد را بازتولید کرد مثل جمهوریت، مثل بازگشت به قانون اساسی متروکه، یا قانونمداری، توسعه‌ی سیاسی و اصلاحات اقتصادی اجتماعی.

 وی افزود: از سال ۷۶، جریان اصلاح‌طلب درون حاکمیت مقدمتا یک سوم نظام جمهوری اسلامی را از آن خود کرد و اگر قبل از دوم خرداد ۷۶، سه قوه در دست جریان راست بود، از بهار ۷۶ یکی از این قوا در دست جریان اصلاح‌طلب درون حاکمیت قرار گرفت.

 عضو شورای سردبیری نشریه‌ ایران فردا شرایط کشور در سال‌های پیش از سال ۷۶ را شرایطی تیره توصیف کرد و افزود: جامعه‌ی ایران در بهار ۷۶ امیدی به آینده پیدا کرد.

 وی با انتقاد از روند فعلی اصلاحات، گفت: به اعتقاد ما اگر قرار بود اصلاحات عمیقی صورت بگیرد، باید بر کرسی‌ سوار می‌شد که پایه‌های آن عبارت باشند از ژورنالیست، حزب، صنف و جنبش دانشجویی.

 اما اصلاحات در حقیقت روی این چهار پایه قرار نگرفت، به این معنا که به حزب بهای کمی داده شد. البته درست است که حزب مشارکت و همبستگی شکل گرفت، اما محتوای آنها حزبی نبود. احزابی که در این ۳ یا ۴ سال تشکیل شوند، احزاب ماکتی و فرمالیستی بودند، به این معنی که جدا از تک چهره‌ها ، قواعدی نداشتند.

 وی با بیان این که کل جریان اصلاح‌طلب و به ویژه دولت آقای خاتمی به صنف بهایی نداد، افزود: در حالی که دکتر مصدق در آن دوران به اعتبار چفت‌هایی تشکیلاتی ـ صنفی‌اش جای ویژه‌ای باز کرد، اما در حقیقت، نه آقای خاتمی و نه وزارت کشور، به صنف بهای ویژه‌ای ندادند.

 وی در خصوص “پایه ژورنالیست“ گفت: این اعتقاد وجود دارد که تمام سعی و تمام توان استراتژیک دوم خردادی‌ها در مدار ژورنالیست سرریز شد، و این مدار در سه سال گذشته به اندازه‌ی ۳۰ سال جامعه‌ی ایران را به جلو برد. اما دلیلی نداشت این حد از ظرفیت و انرژی در این مدار ریخته شود و بخشی از آن می‌توانست در سایر مدارها قرار گیرد.

 وی در ادامه با بیان این که “پیش برندگان جنبش اصلاحات هیچ وقت سعی نکردند جنبش را جنبش توده‌ای کنند، افزود: اگر یک دهم و یا یک بیستم از ۲۲ میلیون رأیی که به آقای خاتمی داده شد، سازماندهی پیدا می‌کرد و تجهیز تشکیلاتی می‌شد، راست سرکوب‌گر تمامیت‌خواه ضداصلاحات به هیچ وجه دارای این قدرت مانور فعلی در جامعه نبود.

 وی افزود:‌این مهم نیست که کسی در میدان خالی، ترکتازی کند، اما اگر بر سر راه جریان راست، صنوف و احزاب قرار داشت، به این راحتی نمی‌توانست قدرت مانور داشته باشد.

 هدی صادبر ادامه داد: نخبه‌ گزینی اصلاح‌طلبان، انتقاد دیگر وارد بر اصلاحات است .در حقیقت تلاش ویژه‌ای صورت گرفت که برتری فوقانی جنبش اصلاحات در سطح چند نخبه یعنی چند عضو “مشارکت“ و بعضی نویسندگان “عصر ما“ خلاصه شود، در حالی که اگر این جنبش، جنبش کل اجتماعی است، همه کسانی که در آن شرکت کردند، از مجاری تشکیلاتی خودشان، حق مشارکت، تصمیم‌گیری و اعمال اراده دارند اما همه سعی بر این بوده که کاست تصمیم‌گیری به ۷ یا ۸ نخبه درون حاکمیتی که از یک فضای خاص دهه‌ی ۶۰ به یک فضای خاص انتهای دهه‌ی ۷۰ رسیدند و گزینه‌ی اصلاح را پیش گرفتند، محدود شود.

 وی در بخش دیگری از سخنان خود از نحوه‌ی نیرو گزینی سیدمحمد خاتمی انتقاد کرد .

هدی صابر در پایان گفت: آقای خاتمی باید مرز بین روشنفکر ماندن و سیاستمدار بودن را مشخص کند. ایشان وقتی سخنرانی می‌کند همانند یک روشنفکر سخنرانی می‌کند و از قدرت لازم برای یک دولتمرد به دور است.

اسکرول به بالا