ناسیونالیسم اقتصادی و نسبت آن با منافع ملی

منبع: خبرگزاری ایسنا ـ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵

همایشی با عنوان «بررسی ناسیونالیسم اقتصادی و نسبت آن با منافع ملی اقتصادی در دوران کنونی» با حضور عزت‌الله سحابی، سعید شیرکوند و هدی صابر، ازسوی جامعه‌ی زنان انقلاب اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ابتدای این همایش، هدی صابر با اشاره به اینکه کم‌کم کشورهای کوچک و متوسط در عرصه‌های مختلف بازارها را به خود اختصاص داده‌اند، گفت: کشورهایی مثل ویتنام و مالزی در اقتصاد، برزیل و کوبا در ورزش و…، این‌ها کشورهای کوچکی هستند که برای خود جا باز کرده‌اند؛ لذا تئوری غالب الان به‌جای تئوری مزیت نسبی سنتی، تئوری خلق است.

وی افزود: این خلق خود به خودی نیست، بلکه مثلا در مدارس کشور کوبا در طول ۱۵ سال تلاش شد که معدل قد یک نسل را ۲۰ سانت افزایش دهند؛ یعنی با کار و تلاش و تکنولوژی می‌شود تحول پیدا کرد و جا و مکانی در این عرصه از جهان گرفت.

صابر ادامه داد: به لحاظ تئوریک، شرایط جهان به صورتی است که کوچک‌ها و متوسط‌ها می‌توانند جا پیدا کنند، رو به رشد داشته باشند و خلق مزیت پیدا کند.

وی در ادامه با اشاره به مدل دکتر مصدق برمبنای چند عنصر هویت ملی، اندیشیدن به بعد بین‌المللی، برنامه، مزیت‌شناسی و میدان‌شناسی، افزود: می‌شود بر اساس این عناصر یک مدل اقتصاد ملی تهیه کرد که حاوی ملزومات مشخص است که در وهله‌ی اول، باید یک وجه سیاسی داشته باشد؛ بخصوص کشور ما که دارای تنوع قومی زیاد است و اقوام را در اقتصاد ملی می‌توان مشارکت داد.

 او با بیان این‌که وجه دوم این مدل وجه بین‌المللی است، گفت: نمی‌شود در این دوره از جهان تنفس بین‌المللی نداشت. در این شرایط از جهان همه باید عضو وتو شوند و اگر ما بخواهیم عضو شویم، دولت نباید در اقتصاد نقش این‌چنینی داشته باشد، نظام آزاد قیمت‌ها را خواهیم داشت، شرایط رقابت و…

 صابر درباره امکان ورود ایران به WTO، گفت: ما شرایط ورود به وتو را نداریم، چون وتو یک رود خروشان است که اگر به ایران بیاید، اقتصاد ما و همه‌ی بنیان‌های آن را با خود می‌برد؛ بنابراین باید به پیش‌نیازها و تغییراتش به‌طور جدی فکر کرد.

 وی با اشاره به جمعیت جوان کشور گفت: ایران ما مزایای بسیار جدی دارد که با آن مزایا می‌توانیم ساز و کاری فراهم کنیم که در جهان جایگاه خودش را پیدا کند. جمعیت جوان ما قابلیت آموزش و تعلیم‌ دارند. همچنین تنوع اقلیمی و بازار سیصد میلیونی در اطراف خود داریم.

 او در پایان گفت: لذا عناصر یک اقتصاد ملی در کشور وجود دارد که اگر این عناصر با یک عقلانیت مصدقی پیوند بخورد، می‌شود یک اقتصاد ملی را سامان داد.

 ***

به گزارش ایسنا، در ادامه برنامه، عزت‌الله سحابی با اشاره به برنامه‌های دولت مصدق، گفت: برنامه‌های مصدق در حوزه نفت و انتخابات بود. در مورد انتخابات حرف مصدق این بود که تا استقلالی از لحاظ سیاسی برای روستاییان تامین نکرده‌ایم و ملاکان از طرف رعیت‌ها رای می‌دهند، روستاییان حق شرکت در جریان انتخابات را ندارد.

وی ادامه داد: طرح انتخاباتی مصدق چند وجه داشت که یک وجه آن اقتصادی – اجتماعی است که دولت از بهره و سهم مالک در نظام کشاورزی آن زمان یک پنجم یا ۲۰ درصد را گرفته و نصف آن سهم زارع یا رعیت می‌شود و نصف آن صرف عمران ده و روستا شود که این جریان زیر نظر یک کمیته و شورایی که متشکل از نماینده‌ی مالک، زارع و دولت بود انجام می‌شد.

او این حرکت مصدق را در تاریخ ایران بی‌سابقه دانست و گفت: برای اولین بار بود که زارع و کشاورز ایرانی شخصیت پیدا می‌کرد؛ بدین ترتیب که هم درآمد زارع بیشتر می‌شد و هم شخصیت سیاسی و اجتماعی می‌یافت.

وی درباره طرح انتخابات، گفت: در مورد انتخابات هم آنهایی که سواد داشتند می‌توانستند به‌طور محرمانه رای بدهند؛ ولی آنهایی که رای برای آنها نوشته می‌شد، یعنی بی‌سواد بودند، حق رای نداشتند.

سحابی افزود: این سیاست باعث می‌شد که نظام از بزرگ‌مالکی به متوسط‌مالکی و کوچک‌مالکی تبدیل شود و اگر دولت مصدق ادامه پیدا می‌کرد، قطعا منشاء تحول عظیم سیاسی و اجتماعی می‌شد.

وی ابتکار مصدق درخصوص نفت را اقتصاد بدون درآمد نفت دانست و گفت: مصدق معتقد بود تا زمانی که خود را از نفت بی‌نیاز نکنیم، نمی‌توانیم در مقابل استعمار عرضه اندام کرده و بایستیم؛ لذا طرح اقتصاد بدون نفت را مطرح کرد که ضمن اینکه آزاد کردن مردم از نفت موجب آزاد شدن از اسارات انگلستان می‌شد، بلکه موجب آزاد شدن سایر منابع مردم می‌شد و بدین ترتیب نهضت صادرات آغاز ‌شد.

او افزود: هشت هزار شرکت در همان یکساله بعد از تصمیم مصدق در ایران تشکیل شد که اکثرا ماهیت اقتصادی داشتند و یک تحول در صادرات سنتی ایجاد شد که نهضت صادرات مقدمه‌ای بود برای به‌کارگیری منافع داخلی کشور که متاسفانه این کار ادامه پیدا نکرد.

وی یک هنر مصدق را مغز سیاسی جوانش دانست و افزود: هیچکدام از دوستانش مغز فعالی مثل او نداشتند و نشانه‌ی آن این است که مصدق در آغاز نخست‌وزیری‌اش یک لیبرال‌دموکرات بود و می‌گفت که همه‌ی ملت در برابر استعمار یکپارچه‌اند؛ ولی در انتخابات دوره‌ی هفدهم مجلس مشخص شد که ملت یکپارچه نیستند و اکثریت مجلس از مخالفان نهضت ملی و مصدق شدند.

وی ادامه داد: این یک تجربه بود که درست است که برای استعمار و یا برای استقلال واقعی کشور به‌طور فردی و تئوریک مردم همه یکپارچه‌اند، ولی مردم در کشورهای استعمارزده چه استعمار مستقیم و غیر مستقیم یکپارچه نیستند، بلکه طبقات و دسته‌بندی دارند. این بود که مصدق به این نتیجه رسید که باید فکر دیگری بکند و آمد به بخش اعظم توده مردم، کشاورزان و کارگران و معلمین توجه خاص کرد که یکی قانون بهره‌مندی بیست درصد بود و یکی اینکه اولین بار سازمان حقوق اجتماعی کارگران را تصویب کرد و برای کارگران بیمه‌های اجتماعی تعریف و اجرا شد و نیز حقوق معلمین افزایش یافت.

سحابی با تاکید بر اینکه مصدق برای توجه به اقتصاد ملی بر بخش نیروهای مولد تکیه کرد، گفت: نیروهای مولد کشاورزان، کارگران و معلمین بودند که باید در اقتصاد ملی از مزایایی برخوردار باشند.

وی در ادامه تصریح کرد: در نظام اقتصادی، باید به ارزش افزوده و کار و نیروی کار توجه بسیار بکنیم.

او سرمایه‌داری را عامل توسعه دانست و گفت: شرایط سیاسی و اجتماعی کشور امنیتی برای سرمایه‌گذاری باقی نمی‌گذارد، لذا مردم همیشه به‌جای سرمایه‌گذاری به طرف تجارت گرایش دارند.

وی با اشاره به نیروی انسانی، گفت: کشور ما از لحاظ نیروی انسانی نسبت به کشورهای همسایه مزایای بسیار داریم؛ ولی این نیروی جوان که به لحاظ استعدادهای انسانی برجسته هستند، تحت تعلیم نیستند. الان جو حاکم این است که همه می‌خواهند دانشگاه بروند، بعد به خیل بیکار بپیوندند و کار کردن و تولید کردن به نسل جوان ما آموزش داده نمی‌شود. بنابراین آن مزیت نیروی انسانی تلف می‌شود.

سحابی در بخشی از سخنانش گفت: ما پیش از آنکه بخواهیم یک قدرت در منطقه شویم، اول باید رفاه، آسایش و عدالت را در جامعه‌ی خود برقرار کنیم و بعد اگر نیروی زیادتری داشتیم، آن‌وقت قدرت جهانی شویم که در آن هنگام قطعا خود به خود بزرگ و قدرتمند می‌شویم.

وی گفت: از دیگر اخلاقیاتی که در دولت ما بسیار رایج و حاکم است، این که ثروت‌های ملی را صرف هزینه‌های جاری می‌کنند.

او درآمد نفتی را ثروت ملی دانست و گفت: این ثروتی که تجدیدناشدنی است، فقط می‌تواند به دستگاه‌های مولد ثروت و… تبدیل شود.

وی افزود: باید در جریان معاملات، روابط اقتصادی و تجاری یادمان باشد که ما به خاطر دوست سیاسی پیدا کردن از منافع ملی‌مان بذل و بخشش نکنیم. بسیاری از روابط اقتصادی که کشور ما با کشورهای دیگر که تازه آمریکای لاتین باب شده دارد، از جیب منافع ملی برای پیدا کردن دوست سیاسی تخفیف‌های زیاد و کمک‌های مجانی می‌کنند. در صورتی که دوست سیاسی را باید از طریق رفتار سیاسی پیدا کرد؛ نه از طریق بذل و بخشش از منافع ملی.

***

به گزارش ایسنا، در پایان مراسم، سعید شیرکوند – معاون وزیر امور اقتصاد و دارایی در دولت پیشین – با تاکید بر اینکه عوامل مختلفی در شکل‌گیری وضع موجود اقتصادی کشور موثر بودند، گفت: استبداد، نفت، وضعیت اقلیمی و شرایط سوق‌الجیشی، حضور قدرت‌های خارجی به صورت مستقیم و غیر مستقیم در کشور ما و درگیر شدن کشور در منازعات بین‌المللی، از عوامل شکل‌گیری وضعیت فعلی اقتصاد کشور ما هستند که همه‌ی اینها به تنهایی عامل نبودند و اگر قرار باشد برون‌شدی از آن را ارایه کنیم، باید ناظر به همه‌ی این حوزه‌ها باشد.

وی ادامه داد: اعتقاد دارم که کسانی که برای بدست آوردن آزادی‌های سیاسی در کشور ما تلاش می‌کنند همان هدفی را دنبال می‌کنند که دوستان در حوزه‌ی اجتماعی در جهت به دست آوردن یا ارایه‌ی هنجارهای اجتماعی تلاش می‌کنند و همچنین کسانی که در حوزه‌ی اقتصادی تلاش می‌کنند و همه یک هدف را دنبال می‌کنیم که آن هدف چیزی جز توسعه، پیشرفت و شکوفایی نیست فلذا خیلی نمی‌شود مرزبندی کرد.

وی با اشاره به درهم‌تنیدگی سیاست با بخش‌ها و حوزه‌های دیگر، افزود: ما در کشور در شرایطی قرار گرفتیم که همه باید برای یک هدف تلاش کنیم که آن هدف چیزی جز توسعه نیست.

او در ادامه‌ی سخنان خود عدم شکل‌گیری بخش خصوصی را مشکل اقتصادی کشور دانست و اظهار داشت: اگر کشورمان را از صد سال اخیر بررسی کنیم، از یک حکومت استبدادی برخوردار بودیم و ملت ما هم صرف‌نظر از مقاطعی که قیام‌هایی شکل گرفت، نسبت به این استبداد حالت رضایت و تمکین داشتند که با پیدایش نفت، دولت‌ها این امکان را استفاده کردند تا برای آن نظام استبدادی خود یک پشتوانه‌ی محکم و قوی‌تری پیدا کنند. خصوصا بعد از کودتای ۲۸ مرداد و اوج آن از سال ۵۳ به بعد موجب شد دولت با تکیه بر درآمدهای ناشی از نفت خزانه‌ها را پر و برای امور جاری حکومت و ساماندهی امورات کشوری هزینه کند.

وی افزود: در چنین شرایطی به جای اینکه رابطه‌ی مردم و حکومت رابطه‌ی ارباب و نوکری داشته باشد که دولت نوکر و خدمت‌گذار مردم باشد و در قبال سرویسی که به مردم می‌دهد از آنها مالیات بگیرد، این رابطه کاملا برعکس شد و اینچنین شد که مردم نوکر دولت شدند.

او گفت: در سالهای پس از پیروزی انقلاب، دولت بسیار بزرگ و گسترش یافته بود و همه تلاش می‌کردند که کارمند دولت شوند.

شیرکوند در پایان گفت: باید اجماع نظری بین نخبگان و گروه‌های سیاسی و اجتماعی و احزاب به‌وجود بیاید که شرایط شکل‌گیری بخش خصوصی مستقل از اداره‌ی دولت، یعنی بخش خصوصی که دارای هویت تعریف شده‌ای باشد، فراهم آید و اگر این بخش شکل گرفت و توانمند شد، دولت را از طریق خصوصی‌سازی کوچک کنیم و بخش خصوصی در خدمت منافع ملی خواهد بود. در این صورت یک اقتصاد رقابتی، پاسخگو و فعال خواهیم داشت. دولت هم در جایگاه حاکمیت برای جامعه خدمات ارایه داده و نظارت بر بخش خصوصی داشته باشد و فضایی رقابتی شکل بدهد که هر کس توانمندتر است امکان فعالیت بیشتر را داشته باشد و مالیات بیشتری بدهد.

 

اسکرول به بالا