دیروز و امروز جنبش دانشجویی

«آنچه در پی می‌آید گزارشی است از سخنرانی شهید هدی صابر در سالگرد روز دانشجو (۱۶ آذر) در دانشگاه تهران. در این سخنرانی شهید هدی صابر، با بررسی ادوار گوناگون تاریخی در جنبش دانشجویی از آغاز شکل‌گیری‌اش در ایران، به بررسی نقش این جنبش در فضای سیاسی جامعه و کشور در ادوار گوناگون پرداخته است. گرچه این گزارش اجمالی و کوتاه است، اما بازخوانی ادوار تاریخی جنبش دانشجویی در آستانه‌ی بازگشایی دانشگاه‌ها در مهرماه خالی از فایده نیست» .


گزارشی از مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه تهران

هدی صابر: هر زمان جامعه ایران شاداب باشد دانشگاه از جامعه‌ شاداب‌تر است

منبع: خبرگزاری ایسنا – شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۶

  • روز یکشنبه  ۱۸ آذرماه ۱۳۸۶ مراسم «دیروز و امروز جنبش دانشجویی» به همت انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی در تالار ابن خلدون برگزار شد. در این مراسم، حاتم قادری استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، ناصر فکوهی استاد دانشکده علوم اجتماعی ، هدی صابر، فعال ملی ـ مذهبی و عباس عبدی از روزنامه نگاران سابق و فعالان سیاسی به سخنرانی پرداختند. گزارشی از سخنرانی هدی صابر در این مراسم را در ادامه می‌خوانیم:

سخنران بعدی مراسم، هدی صابر بود. این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: هر زمان جامعه‌ی ایران شاداب باشد دانشگاه از جامعه‌ی ایران شاداب‌تر است و هر زمان جامعه‌ی ایران شادابی خود را از دست بدهد این دانشگاه‌ها هستند که فعالیت می‌کنند.

هدی صابر با اشاره به تاسیس دانشگاه در۷۳ سال پیش در ایران، گفت: در آن زمان زمامداران در طراحی خود فکر نمی‌کردند دانشگاه وجهه‌ی سیاسی پیدا کند. به همین جهت پهلوی اول در دهه‌ی پایانی زمامداری خود، دانشگاه تهران را تاسیس کرد. البته در آن مقطع نهادهای جدیدی مانند بانک، دادگستری، شبکه بیمه نیز تاسیس شده بود. این توسعه تحت تاثیر ترکیه بود و در ترکیه هم سعی می‌شد تا دانشگاه‌ها سیاسی نشود.

وی ادامه داد: در آن مقطع دانشگاه محلی برای فعالیت‌های سیاسی شد و در اولین حرکت، ۵۳ نفر حزب توده را در محیط دانشگاه تشکیل دادند. با وجود آن‌که قرار بود دانشگاه سیاسی نشود، اما پس از شهریور ۲۰ دانشگاه‌ها سیاسی شدند.

صابر با بیان این‌که پهلوی دوم هم فکر می‌کرد دانشگاه، محلی صنفی و علمی است، نه سیاسی، تصریح کرد: از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰ فضای جامعه‌ی ما فضای سرکوب و انسداد سیاسی است. در آن مقطع حاکمیت سازمان یافته ولی احزاب وجود ندارند و جامعه‌ی فکری تحت کنترل است. در آن مقطع برای اولین بار ممیزی شکل می‌گیرد و تیراژ مطبوعات و انتشار عناوین بسیار پایین بوده است.

وی خاطرنشان کرد: حرکت این ۵۳ نفر در دانشگاه یک حرکت محدود بود که البته امکان نشر تئوریک دیدگاه‌های خود را نداشتند. در آن مقطع جامعه‌ی ایران دچار انسداد بود و به انتظار یک فضای مناسب نشسته بودند. فضای دانشگاه به طور کامل علمی بود و در این مقطع تنها ۵ مورد اعتراض دانشجویی درخصوص مسایل صنفی صورت گرفته بود. هیچ تغذیه‌ای از خارج از دانشگاه به داخل دانشگاه وارد نمی‌شد و هیچ سازمان و تشکلی در دانشگاه وجود نداشت و تولید اندیشه و فکر صورت نمی‌گرفت.

صابر با اشاره به ویژگی‌های دانشگاه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خاطرنشان کرد: در این دوران ملی شدن صنعت نفت رخ داد. فضای کشور به‌غیر از دوران نخست‌وزیری مصدق، فضای شبه دموکراتیک بود که در دوران مصدق ما شاهد فضای دموکراتیک بودیم. احزاب، مطبوعات و اصناف آزاد بودند و جامعه‌ی ایرانی سازمان‌یافته عمل می‌کرد. اندیشه در ایران منتشر می‌شد و در کنار حزب توده، یک جریان بومی مذهبی نیز تولید اندیشه می‌کرد.

این فعال سیاسی ادامه داد: از مجلس چهاردهم تا مجلس هفدهم دموکراسی حاکم بود و این دوره سکویی برای حرکت ملیون شد. در این دوره دانشگاه سیاسی می‌شود و تشکل‌های سیاسی در دانشگاه‌ها گسترش پیدا می‌کنند و شکل می‌گیرند. در این دوران بود که جریان مذهبی و ملی و حتی توده در دانشگاه‌ها تشکل‌های خود را راه می‌اندازند. برای اولین بار نشریات دانشجویی منتشر می‌شود و دانشگاه‌ها صاحب چهره می‌شوند.

هدی صابرصابر خاطرنشان کرد: در این مقطع زمانی، دانشگاه تنها یک نهاد علمی نبود؛ بلکه پشت جبهه‌ای برای احزاب و به عنوان بازوی احزاب بود.

وی ادامه داد: از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۹ بار دیگر فضای سرکوب حاکم شد. مصدق زندانی می‌شود و رهبران جبهه‌ی ملی به زندان می‌روند. در این دوره جامعه سازمان‌یافته نیست. اصناف و احزاب وجود ندارند و تنها نهضت مقاومت ملی به صورت پنهانی شکل می‌گیرد. جامعه صاحب انباشتی از ادبیات استعاری می‌شود.

صابر خاطرنشان کرد: در این دوران دانشگاه فضای سیاسی معترض‌گونه دارد و بیشتر فضای علمی در دانشگاه‌ها حاکم است. بخشی از فعالیت‌های دانشگاه‌ها علنی و بخشی پنهانی است. دانشگاه در این دوران سازمان‌های خود را دارد که هم این سازمان‌ها فعالیت سیاسی و هم فعالیت صنفی می‌کردند. نشریات جدیدی منتشر می‌شوند.

وی گفت: در حادثه‌ی ۱۶ آذر ۳۲ دانشگاه صاحب شناسنامه می‌شود و ۱۶ آذر نمایانگر وضعیت جدیدی در دانشگاه‌ها است. دانشجو شخصیت پیدا می‌کند و از آن پس با توجه به عدم حضور احزاب، بارکش و باربر جامعه‌ی اجتماعی می‌شود.

این فعال سیاسی با بیان این‌که از سال ۳۹ تا ۴۲ شرایط کمی باز است، خاطرنشان کرد: برخی احزاب در این دوران فعالیت خود را آغاز می‌کنند و جریان‌های صنفی می‌توانند به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند. اندیشه در جامعه تزریق می‌شود و این دوران، دوران ترجمه‌ی ادبیات خارجی است. شرایط به گونه‌ای به وجود می‌آید که نیروها می‌توانند مواضع خود را علنی اعلام کنند.

صابر گفت: فضای دانشگاه‌ها در این مقطع سیاسی است و از خارج دانشگاه نیز تغذیه می‌شوند و بین دانشگاهیان و احزاب ارتباط برقرار می‌شود. در این دوران دانشجویان می‌توانند با شخصیت‌ها و احزاب و روحانیت ارتباط برقرار کنند. دانشگاه در این مقطع صاحب چهره می‌شود و وزن پیدا می‌کند. جایگاه دانشگاه به عنوان یک بازوی احزاب است. البته از سوی دیگر نیز تلاش می‌کند نیروی فشار مثبت بر جریان‌های فکری خارج از دانشگاه ایجاد کند.

وی تصریح کرد: از سال ۴۲ تا ۴۹ سرکوب و انسداد دوباره آغاز می‌شود و احزاب کنار می‌روند و این بار دانشگاه بار جامعه را به دوش می‌کشد. در این دوران جامعه با یک حرکت قهرآمیز با رژیم مواجه می‌شود و فعالیت‌های دانشگاه‌ها مخفی و غیرعلنی می‌شود.

این فعال سیاسی با اشاره به فعالیت‌های دانشجویان در بین سال‌های ۴۲ تا ۵۶ خاطرنشان کرد: در این دوران حرکت‌های نظامی صورت می‌گیرد. البته در این مقطع دستگیری‌ها و مقاومت‌های بسیاری صورت می‌گیرد و بین دانشجویان دوران جدید و دانشجویان قدیمی یک ارتباط مناسب ایجاد می‌شود تا انباشت اندیشه صورت بگیرد. در این مقطع دانشگاه چندوجهی است و بیشتر فعالیت دانشجویان فرهنگی و سیاسی است.

صابر با بیان این‌که بین سال‌های ۵۶ تا۵۹ دانشجویان مذهبی در دانشگاه‌ها ارتباط گسترده‌ای با امام خمینی (ره) برقرار می‌کنند، گفت: در این مقطع جبهه‌ی ملی و نهضت آزادی پس از سال‌ها غیبت، فعال می‌شوند ولی هنوز احزاب به طور واقعی شکل نگرفته‌اند بلکه تا حدودی فعال هستند. در این دوران دانشگاه سنگر انقلاب است و به توزیع اعلامیه و بیانیه می‌پردازد. ائمه جماعات و روحانیت تحت تاثیر دانشگاهیان حرکت خود را آغاز می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: از سال‌های ۵۷ تا ۶۰ انجمن‌های اسلامی به عنوان بازوی نظام می‌شوند که پس از انقلاب فرهنگی یعنی از سال ۶۲ به بعد، همه‌ی جریان‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها تسویه می‌شوند و تنها انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت فعال هستند. البته در آن دوران احزاب در جامعه فعال نیستند و تنها ۳ یا ۴ نشریه به فعالیت می‌پردازند.

صابر ابراز عقیده کرد که در این دوران رانت‌خواری در میان جریان دانشجویی باب می‌شود و از سال ۶۸ به بعد پس از دولت هاشمی که سیاست تعدیل مطرح می‌شود، برخی از جریان‌های دانشجویی نسبت به مسایل جامعه معترض می‌شوند. برخی از این جریان‌ها تلاش می‌کنند تا از قدرت دوری کنند. البته پس از دوم خرداد دوباره دانشگاهیان شخصیت خود را کسب می‌کنند و تریبون جریان اصلاحات می‌شوند ولی امروز فضای سردی بر دانشگاه‌ها حاکم است.

اسکرول به بالا