کتاب خاطرات همبندیان شهید هدی صابر از بند ۳۵۰ اوین با عنوان «وارسته از بند» منتشر شد. این کتاب که حاوی خاطرات سیزده تن از همبندیان شهید هدی صابر است، تصویری از نزدیک از آخرین زندان این روشنفکر و فعال اجتماعی فقید به دست میدهد. در این کتاب همچنین دستنوشتههای زندان هدی صابر در روزهای منتهی به شهادت نیز گنجانده شده است. سعید مدنی ضمن تشکر از سید مهدی خدایی برای مشارکت در گردآوری مطالب این کتاب، در پیشدرآمدی که بر این کتاب نوشته، تصریح میکند:
«مجموعه حاضر خاطرات همبندیان زندهیاد هدی صابر از او در بند ۳۵۰ زندان اوین است. بند ۳۵۰ زندان اوین برای همهی آنها که مدتی را در آن سپری کردهاند، «مکان خاطره» است. مکانهای خاطره جایی هستند که افراد خاطرات خود را پیوسته در آنجا ساخته و بازسازی میکنند. آنچه از یک مکان، مکان خاطره میسازد گنجایش آن در تلاقی خاطرات متفاوتی است که بیوقفه شکل یافته و بازآفرینی میشوند و در نتیجه امکان تولد مکانها و ابژههای جدید را نیز فراهم میکنند. مکانهای خاطره وجود دارند به این دلیل که خاطرهی خودانگیختهای وجود ندارد. به اعتبار دیگر خاطره به خودی خود و در خلأ شکل نمیگیرد و حتی بیان نمیشود؛ ما سالگرد و مراسم یادبود برگزار میکنیم، زیرا آن خاطره به شکل خودانگیخته تکرار نمیشود.
چرا خاطرهها را بازگو میکنیم؟ ما در خاطره به دنبال ارزشها، سنتها و تجارب هستیم تا بقای آنها را تضمین کنیم. خاطرهنویس باید بتواند پیوند میان نشانه و احساس را به خاطر آورد. نشانه در این مجموعه خاطرات «هدی» است. بدیهی است هریک از دوستانی که زحمت تدوین خاطرهشان از هدی را متقبل شدهاند، در واقع احساس خصوصیشان یا احساس ویژه و اختصاصیشان را از تجربه زیست مشترک با هدی با ما به اشتراک گذاشتهاند. ویتگنشتاین دربارهی خصوصی بودن خاطره میگوید از واژهی خصوصی دو معنا را میتوان در نظر داشت؛ اول اشاره است به نوعی احساس که قصد نامگذاری آن را داریم و دوم اشاره است به نقطه تمرکز ما در توجه به چیزی. بنابراین نویسندگان با نگارش این خاطرات از سویی احساس شخصیشان را از هدی عرضه کردهاند و از سوی دیگر وجوهی از این تجربه را به نمایش گذاشتهاند که برای آنها اهمیت داشته است».
عناوین مطالب این کتاب و نویسندگان آن بدین شرح هستند:
- معلم موفق و تاثیرگذار (مهدی امینزاده)
- چقدر زود دیر میشود (اکبر امینی)
- مردی که من شناختم (سیدمهدی خدایی)
- مردی برای آرمانها؛ با همه و با هیچ کس (امیرخسرو دلیرثانی)
- پرنسیپ داشت (رضا رستگار) …
- به گفتوگو سخت باور داشت (فیض اله عرب سرخی)
- سیمای مهربانی داشت (آرش علایی)
- فعال سیاسی بردبار و مداراگر (محمدصدیق کبودوند)
- زیستش بیش از آنچه که نوشت اهمیت داشت (سعید متین پور)
- ژرف اندیش بیتاب (محمد مقیسه)
- آقای صابر ما بیداریم (عبدالله مومنی)