شاه حسینی: هدی صابر عاشق بود

 مراسم رونمایی از مستند «مصدق از نگاهی دیگر؛ دریچه‌ای بر منش، روش و بینش» ساخته‌ی شهید هدی صابر بعدازظهر روز سه‌شنبه ۲ تیرماه در جمع محدودی از علاقمندان برگزار شد. رونمایی از این مستند که قرار بود مقارن با سالروز خلع ید در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به همراه سخنرانی آقایان فرشاد مومنی، محمد ستاریفر و لطف‌الله میثمی صورت گیرد، به سبب لغو برنامه بر اثر فشارهای بیرونی، صورت نگرفته بود. اکنون ضمن انتشار این مستند در پایگاه هدی صابر «در فیروزه‌ای»، مراسمی با حضور شماری از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی برای نمایش این مستند برگزار شد و حسین شاه حسینی و لطف‌الله میثمی به ایراد سخنرانی پرداختند.

شاه‌حسینی، پیش‌کسوت جبهه‌ی ملی که بخت حضور در دوران نهضت ملی و مصاحبت با مصدق را داشته در آغاز سخنان خود با تشکر از خانواده هدی صابر، با صدایی بغض‌آلود از هدی صابر یاد کرد که جایش در میان کسانی که ارادت خاصی به وی داشتند، خالی است و از خدا خواست که توفیقی دهد که ما بتوانیم با تمام نیرو جهت اعاده آزادی ـ که خدا حق آن را به ما داده ـ اقدام کنیم.

شاه‌حسینی در ادامه اظهار داشت: من پیش از انقلاب هدی را نمی‌شناختم، چون هم‌سن او نبودم، اما بعد از انقلاب توفیق پیدا کردم در کنار مرحوم عزت‌الله سحابی با هدی صابر آشنایی پیدا کردم. هدی صابر عاشق بود، عاشق حقیقی. نه برای پست و مقام آمده بود و نه برای کثرت ارتباطات و اینکه خودش را در جامعه طرح کند، نیامده بود. او آمده بود برای مردم کار کند و برای مردم کار کردن برای او افتخار بود. به همه کارها در راه رسیدن به هدفش و کمک و یاری به تمام مردم مبادرت می‌کرد.

شاه‌حسینی در خصوص مستند اظهار داشت: خیلی‌ها به دلیل اینکه من از هیات امنای قلعه احمدآباد بودم، مراجعه می‌کردند که فیلمی از زندگی دکتر مصدق تهیه کنند. از ایتالیا، هند، کشور کمونیستی سابق اتحاد جماهیر شوروی و … اما به هیچ وجه دولت اجازه نمی‌داد که فیلمی از ایشان تهیه شود و حتی خانواده ایشان را تهدید می‌کردند که شما حق مذاکره و گفت‌وگو ندارید. تا اینکه به تدریج برخی می‌آمدند و به صورت فردی با بعضی نزدیکان صحبت می‌کردند که خیلی موثر نبود. و به تدریج به گونه‌ای شد که از خانواده مصدق کسی نماند که بشود با او گفت‌وگو کرد.

شاه حسینی اظهار داشت: هر کسی از خارجی‌ها مایل به فیلمبرداری از قلعه احمدآباد بود باید می‌رفت از وزارت خارجه مجوز می‌گرفت و نامه‌های وزارت خارجه نیز تحت کنترل نهادهای اطلاعاتی بود و حتی اجازه عکسبرداری از محیط احمدآباد و لوازم زندگی دکتر مصدق و کتابخانه آنجا هم داده نمی‌شد.

شاه‌حسینی سپس اظهار داشت: چه حاکمیت‌های پیش از انقلاب، چه حاکمیت‌های درون انقلاب و چه حاکمیت‌های نان‌خور انقلاب، همه مخالف هستند با اینکه آرامگاه موجود دکتر مصدق حتی درش باز باشد و مراجعه‌کننده داشته باشد. با تمام این تضییقات، جوانی مثل هدی صابر تصمیم گرفته که فیلمی از اینجا بسازد و برای این فیلم باید چقدر زحمت بکشد.

هدی صابر متمول نبود، رهبر یک حزب نبود، اما اندیشمند بود، و طرفدار مردم و راهنمای مردم بود و برای حفظ اندیشه کوشش‌های بسیاری کرد. وجب‌به‌وجب قلعه احمدآباد را گشت، درب خانه‌ها را زد، از این خانه به آن خانه رفت، شب پای این کرسی و آن کرسی رفت تا توانست مطالبی را تهیه کند. از شخصیت‌هایی که شاخصیت داشتند، حتی آقازاده مرحوم دکتر مصدق، اثر و سخنرانی نداریم. ببینید صابر چه زحمتی کشیده که چندین جلسه علی‌رغم مشکلات، حرفی از نزدیکان مصدق بپرسد. از این جهت فیلم ارزشمندی است و بخش‌های زیادی دارد.

هدی شاید بیست و پنج بار در ده با خانواده‌های ده گشته و هر دفعه با چه مشکلاتی مواجه بوده تا توانسته این کار را آماده کند و آنهایی که در تهیه این فیلم به او یاری می‌کردند، هر لحظه احساس می‌کردند این فیلم خدای نکرده متوقف شود. خوشبختانه همت او و بر مبنای اینکه حق پایدار است، نتیجه داد؛ حق مصدق این بود که در شرایط فعلی، چنین فیلمی از او باشد. چنین حقی توسط هدی صابر تحقق یافت. تا آستانه فوت صابر هم که ما مطلع بودیم و البته تنها دو سه نفری از آن مطلع بودند، این کار را پیگیری می‌کرد.

هدی صابر آرزو داشت این فیلم را در مجمعی نمایش دهد تا مردم آگاه شوند که این مردی که در  این مملکت زندگی کرده و ۲۸ ماه حکومتی را با تمام تحریم‌هایی که برایش فراهم کرده بودند، حفظ کرد و حتی متخصصان جهان معتقد بودند بودجه چنین دولتی مشکلی نداشته است، چه کسی بوده است. تا یاد بگیرند که چگونه باید زندگی کنند و سیاستمداری کنند. کسی که از خانواده اشرافی‌اش دست کشید و آمد برای مردم ایستاد و ایستادگی کرد و تا آخر عمر حتی در مقابل قدرتمندانی که آرزو داشتند، خواری دکتر مصدق را ببینند، مقاومت کرد و هنوز این حرکت ملی آبیاری می‌شود و باقی مانده است.

اسکرول به بالا