راز و نیاز هدی
سید مهدی غنی منبع: روزنامه اعتماد، یکشنبه، ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ – شماره ۲۴۱۵ رفتن هدی صابر یک نکته را برای چندمینبار آشکار کرد که عادت کردهایم همواره در فقدان آدمها به ارزشهایشان توجه کنیم، از خوبیهایشان سخن بگوییم و بر نبودشان افسوس بخوریم. اما در بودنشان، کاستیها و ضعفهایشان است که در دیدهها جلوهگر شده و فاصلهها و بیمهریها و شکافها را توجیه عقلانی میکند. این رویکرد نه فقط در مورد آدمها که همه چیز را در برمیگیرد، در زندگی روزمره نیز همواره از آنچه داریم بهره نمیگیریم و چشم و دل را درگرو نداشتنها اسیر کردهایم و با حسرت نوستالژیک آنچه از کف دادهایم روزگار میگذرانیم. در چنین فضایی است که آدمها پس از مرگشان کشف و شناخته …


مجموعهی رنجها بر شوریدگیاش افزوده بود ولی شوریدهسری قوام یافته به امن ایمان. مجموعهای از حفرهها و فقدانها در جامعه ایران او را به جمعبندی کار تئوریک و آموزشی رسانده بود. این جمعبندی آقای صابر محصول سالها نشست و برخاست با مجموعههای روشنفکران و به ویژه دانشجویان و انجمنهای دانشجویی بود و از آنجا که دل در گرو به “می با جوان خوردن” داشت دستاوردها و انباشتهای اندیشهای خود را در آستانهی آموزش به عرض نظر جوانان رساند و این خود یک نکتهی ظریف و مهم است».


.jpg)