چگونه هر لحظه متولد میشویم؟
به بهانه سالروز تولد هدی صابر
تقدیم به حنیف و شریف صابر
- «أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍ» «آیا در آفرینش اول خسته و درمانده شدیم که از آفرینش جدید در تردیدند؟» (ق: ۱۵)
- «یقین بدان تا شخص از نو تولد نیابد نمیتواند پادشاهی خدا را ببیند … تعجب نکن که به تو میگویم همه باید دوباره متولد شوند» (یوحنا ۳: ۳ و ۷).
شنیدن تعبیر «تولد دوباره» برای ما اغلب یادآوری بزنگاهها و نقاطعطف ویژه در سیر زندگی شخصی است؛ مانند بزنگاه رهایی از بند اعتیاد. جهتگیری فردی و روانشناسانهای در این تعبیر تسلط دارد؛ چنانکه تولد دوباره ملازم با نوعی «خانهتکانی ذهنی» در فرد تلقی میشود یا «تولدی از بالا و از خدا» تلقی میشود؛ «تولدی که با توانائی و تلاش خود انسان بدست نمیآید، با میل و اراده سایر مردم نیز میسر نمیگردد، بلکه فقط از بالا و از خدا حاصل میشود».
ابتکار شهید هدی صابر در بازیابی مفهوم «خلق جدید» اما این بود که امکان تولد نو را از بزنگاه به تمام سیر زندگی انسان تعمیم و تسری داد. بازخوانی صابر از «خلق و خلق جدید» به عنوان یکی از داشتههای خدا در سلسلهمباحث «باب بگشا» (نشست هفدهم، خدای خالق) ملازم توجه به چند بنیان بود:
- خلق جدید تنها صفت یا داشتهی خدا نیست؛ به مانند تمام داشتههای دیگر خدا، انسان خداگونه که درصدد تشبه به صفات الهی است، در مدار و میدان خود اهل خلق جدید است. انسان فعال هستی و عامل تغییر، هر لحظه با رقم زدن آفرینش جدید، دستاندرکار تولد و مولودی جدید است.
- برخلاف برداشتی که مبدا تولد دوباره را خدا و از بالا و نه توانایی و تلاش انسان میداند، داشتهی «خلق جدید» خدا برای انسان مدار تغییر، لزوم تلاش مداوم برای تولد دوباره در خود و در پیرامون و در هستی را ترسیم میکند؛ تلاشی در پیوند با جان هستی که خداست.
- تولد دوباره تنها خانهتکانی ذهنی هم نیست؛ خانهتکانی در جامعه و مناسبات هم هست؛ مناسبات انسان با خدا و با پیرامون. نمیتوان هستی انسان را منتزع و او را دعوت به خانهتکانی ذهنی کرد؛ تولد دوبارهای اگر متصور بتوان بود، در نسبت انسان با جامعه و در فرایند خلق جدید و کوششگری و «فعال»یت انسان است که رخ میدهند.
- در نهایت اینکه انسان ایرانی نیاز به تولد نو دارد؛ نیاز به مشارکت دوباره در هستی و نیاز به تمسک به داشتهی «خلق جدید» خداوند برای احیای خلاقیت و ابتکار و تولید ایده و عمل اجتماعی. در دورانی که ایرانی از خلق و تولید دور شده است و به سودای تجارت یا انفعال در هستی روی آورده، تنها با خلق جدید است که میتواند تولد نویی برای خود و برای ایران رقم زند.
تولد بیولوژیکی انسان محصول اراده و انتخاب او نیست؛ اما تولد نوبهنو و خلق جدید و مستمر، تولدی است محصول اراده و انتخاب و کوششگری انسان. هر کس در زندگی اجتماعی خود میتواند لحظهبهلحظه دستاندرکار تولد خود و مردم باشد. انسان مدار تغییر نه فقط تولد دوباره و «احیا» را برای خود که برای مردم خود رقم میزند و ارزش این نوآفرینی و احیا چنان است که به تصریح «او» هر کس کسى را احیا کند، چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است «وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا».
انسان مدار تغییر به محض اینکه دستاندرکار خلق ایده و کنش جدیدی شود، تولدی نو را در جهان رقم زده است. تولد اولیه محصول انتخاب انسان نیست، اما تولد مستمر در مسیر زندگی و در سیر خلق نو به نو و مستمر میتواند محصول انتخاب و عمل انسان باشد.
در یکی از نشستهای «باب بگشا» و در بخش دوم که به آوردههای مشارکتکنندگان اختصاص داشت، یکی از دوستان سخنی کیفی گفت: «خلاقیت انسان باید تا جایی پیش رود که آدمی حتی خالق نوع مرگ و چگونگی رجعت خودش باشد. خلاقیت میتواند مبنای شیوهی پایانبخشی به زندگی دنیا باشد و خلاقیت حتی در این موقعیتها هم باید نفوذ کند. شهادت، خلاقیت در انتخابگری نوع مرگ است، حتی آن جایی که انسان احساس میکند بیشترین انفعال را دارد».
در سالروز تولد شهید هدی صابر، یاد و نام او را که برای مقابله با «تکرار بیدادگریها علیه انسانهای بیدفاع» و کوشش برای احیای «منش از کف رفته»، پا در مسیر شهادت گذاشت، گرامی میداریم.