ديروز و امروز جنبش دانشجویی

پرینت
بازدید: 4470

«آنچه در پی می‌آید گزارشی است از سخنرانی شهید هدی صابر در سالگرد روز دانشجو (۱۶ آذر) در دانشگاه تهران. در این سخنرانی شهید هدی صابر، با بررسی ادوار گوناگون تاریخی در جنبش دانشجویی از آغاز شکل‌گیری‌اش در ایران، به بررسی نقش این جنبش در فضای سیاسی جامعه و کشور در ادوار گوناگون پرداخته است. گرچه این گزارش اجمالی و کوتاه است، اما بازخوانی ادوار تاریخی جنبش دانشجویی در آستانه‌ی بازگشایی دانشگاه‌ها در مهرماه خالی از فایده نیست» .


گزارشی از مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه تهران

هدی صابر: هر زمان جامعه ایران شاداب باشد دانشگاه از جامعه‌ شاداب‌تر است

منبع: خبرگزاری ایسنا - شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۶

 

 

سخنران بعدی مراسم، هدی صابر بود. این فعال سیاسی خاطرنشان كرد: هر زمان جامعه‌ی ایران شاداب باشد دانشگاه از جامعه‌ی ایران شاداب‌تر است و هر زمان جامعه‌ی ایران شادابی خود را از دست بدهد این دانشگاه‌ها هستند كه فعالیت می‌كنند.

هدی صابر با اشاره به تاسیس دانشگاه در۷۳ سال پیش در ایران، گفت: در آن زمان زمامداران در طراحی خود فكر نمی‌كردند دانشگاه وجهه‌ی سیاسی پیدا كند. به همین جهت پهلوی اول در دهه‌ی پایانی زمامداری خود، دانشگاه تهران را تاسیس كرد. البته در آن مقطع نهادهای جدیدی مانند بانك، دادگستری، شبكه بیمه نیز تاسیس شده بود. این توسعه تحت تاثیر تركیه بود و در تركیه هم سعی می‌شد تا دانشگاه‌ها سیاسی نشود.

وی ادامه داد: در آن مقطع دانشگاه محلی برای فعالیت‌های سیاسی شد و در اولین حركت، ۵۳ نفر حزب توده را در محیط دانشگاه تشكیل دادند. با وجود آن‌كه قرار بود دانشگاه سیاسی نشود، اما پس از شهریور ۲۰ دانشگاه‌ها سیاسی شدند.

صابر با بیان این‌كه پهلوی دوم هم فكر می‌كرد دانشگاه، محلی صنفی و علمی است، نه سیاسی، تصریح كرد: از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰ فضای جامعه‌ی ما فضای سركوب و انسداد سیاسی است. در آن مقطع حاكمیت سازمان یافته ولی احزاب وجود ندارند و جامعه‌ی فكری تحت كنترل است. در آن مقطع برای اولین بار ممیزی شكل می‌گیرد و تیراژ مطبوعات و انتشار عناوین بسیار پایین بوده است.

وی خاطرنشان كرد: حركت این ۵۳ نفر در دانشگاه یك حركت محدود بود كه البته امكان نشر تئوریك دیدگاه‌های خود را نداشتند. در آن مقطع جامعه‌ی ایران دچار انسداد بود و به انتظار یك فضای مناسب نشسته بودند. فضای دانشگاه به طور كامل علمی بود و در این مقطع تنها ۵ مورد اعتراض دانشجویی درخصوص مسایل صنفی صورت گرفته بود. هیچ تغذیه‌ای از خارج از دانشگاه به داخل دانشگاه وارد نمی‌شد و هیچ سازمان و تشكلی در دانشگاه وجود نداشت و تولید اندیشه و فكر صورت نمی‌گرفت.

صابر با اشاره به ویژگی‌های دانشگاه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خاطرنشان كرد: در این دوران ملی شدن صنعت نفت رخ داد. فضای كشور به‌غیر از دوران نخست‌وزیری مصدق، فضای شبه دموكراتیك بود كه در دوران مصدق ما شاهد فضای دموكراتیك بودیم. احزاب، مطبوعات و اصناف آزاد بودند و جامعه‌ی ایرانی سازمان‌یافته عمل می‌كرد. اندیشه در ایران منتشر می‌شد و در كنار حزب توده، یك جریان بومی مذهبی نیز تولید اندیشه می‌كرد.

این فعال سیاسی ادامه داد: از مجلس چهاردهم تا مجلس هفدهم دموكراسی حاكم بود و این دوره سكویی برای حركت ملیون شد. در این دوره دانشگاه سیاسی می‌شود و تشكل‌های سیاسی در دانشگاه‌ها گسترش پیدا می‌كنند و شكل می‌گیرند. در این دوران بود كه جریان مذهبی و ملی و حتی توده در دانشگاه‌ها تشكل‌های خود را راه می‌اندازند. برای اولین بار نشریات دانشجویی منتشر می‌شود و دانشگاه‌ها صاحب چهره می‌شوند.

هدی صابرصابر خاطرنشان كرد: در این مقطع زمانی، دانشگاه تنها یك نهاد علمی نبود؛ بلكه پشت جبهه‌ای برای احزاب و به عنوان بازوی احزاب بود.

وی ادامه داد: از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۹ بار دیگر فضای سركوب حاكم شد. مصدق زندانی می‌شود و رهبران جبهه‌ی ملی به زندان می‌روند. در این دوره جامعه سازمان‌یافته نیست. اصناف و احزاب وجود ندارند و تنها نهضت مقاومت ملی به صورت پنهانی شكل می‌گیرد. جامعه صاحب انباشتی از ادبیات استعاری می‌شود.

صابر خاطرنشان كرد: در این دوران دانشگاه فضای سیاسی معترض‌گونه دارد و بیشتر فضای علمی در دانشگاه‌ها حاكم است. بخشی از فعالیت‌های دانشگاه‌ها علنی و بخشی پنهانی است. دانشگاه در این دوران سازمان‌های خود را دارد كه هم این سازمان‌ها فعالیت سیاسی و هم فعالیت صنفی می‌كردند. نشریات جدیدی منتشر می‌شوند.

وی گفت: در حادثه‌ی ۱۶ آذر ۳۲ دانشگاه صاحب شناسنامه می‌شود و ۱۶ آذر نمایانگر وضعیت جدیدی در دانشگاه‌ها است. دانشجو شخصیت پیدا می‌كند و از آن پس با توجه به عدم حضور احزاب، باركش و باربر جامعه‌ی اجتماعی می‌شود.

این فعال سیاسی با بیان این‌كه از سال ۳۹ تا ۴۲ شرایط كمی باز است، خاطرنشان كرد: برخی احزاب در این دوران فعالیت خود را آغاز می‌كنند و جریان‌های صنفی می‌توانند به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند. اندیشه در جامعه تزریق می‌شود و این دوران، دوران ترجمه‌ی ادبیات خارجی است. شرایط به گونه‌ای به وجود می‌آید كه نیروها می‌توانند مواضع خود را علنی اعلام كنند.

صابر گفت: فضای دانشگاه‌ها در این مقطع سیاسی است و از خارج دانشگاه نیز تغذیه می‌شوند و بین دانشگاهیان و احزاب ارتباط برقرار می‌شود. در این دوران دانشجویان می‌توانند با شخصیت‌ها و احزاب و روحانیت ارتباط برقرار كنند. دانشگاه در این مقطع صاحب چهره می‌شود و وزن پیدا می‌كند. جایگاه دانشگاه به عنوان یك بازوی احزاب است. البته از سوی دیگر نیز تلاش می‌كند نیروی فشار مثبت بر جریان‌های فكری خارج از دانشگاه ایجاد كند.

وی تصریح كرد: از سال ۴۲ تا ۴۹ سركوب و انسداد دوباره آغاز می‌شود و احزاب كنار می‌روند و این بار دانشگاه بار جامعه را به دوش می‌كشد. در این دوران جامعه با یك حركت قهرآمیز با رژیم مواجه می‌شود و فعالیت‌های دانشگاه‌ها مخفی و غیرعلنی می‌شود.

این فعال سیاسی با اشاره به فعالیت‌های دانشجویان در بین سال‌های ۴۲ تا ۵۶ خاطرنشان كرد: در این دوران حركت‌های نظامی صورت می‌گیرد. البته در این مقطع دستگیری‌ها و مقاومت‌های بسیاری صورت می‌گیرد و بین دانشجویان دوران جدید و دانشجویان قدیمی یك ارتباط مناسب ایجاد می‌شود تا انباشت اندیشه صورت بگیرد. در این مقطع دانشگاه چندوجهی است و بیشتر فعالیت دانشجویان فرهنگی و سیاسی است.

صابر با بیان این‌كه بین سال‌های ۵۶ تا۵۹ دانشجویان مذهبی در دانشگاه‌ها ارتباط گسترده‌ای با امام خمینی (ره) برقرار می‌كنند، گفت: در این مقطع جبهه‌ی ملی و نهضت آزادی پس از سال‌ها غیبت، فعال می‌شوند ولی هنوز احزاب به طور واقعی شكل نگرفته‌اند بلكه تا حدودی فعال هستند. در این دوران دانشگاه سنگر انقلاب است و به توزیع اعلامیه و بیانیه می‌پردازد. ائمه جماعات و روحانیت تحت تاثیر دانشگاهیان حركت خود را آغاز می‌كنند.

وی خاطرنشان كرد: از سال‌های ۵۷ تا ۶۰ انجمن‌های اسلامی به عنوان بازوی نظام می‌شوند كه پس از انقلاب فرهنگی یعنی از سال ۶۲ به بعد، همه‌ی جریان‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها تسویه می‌شوند و تنها انجمن‌های اسلامی و دفتر تحكیم وحدت فعال هستند. البته در آن دوران احزاب در جامعه فعال نیستند و تنها ۳ یا ۴ نشریه به فعالیت می‌پردازند.

صابر ابراز عقیده كرد كه در این دوران رانت‌خواری در میان جریان دانشجویی باب می‌شود و از سال ۶۸ به بعد پس از دولت هاشمی كه سیاست تعدیل مطرح می‌شود، برخی از جریان‌های دانشجویی نسبت به مسایل جامعه معترض می‌شوند. برخی از این جریان‌ها تلاش می‌كنند تا از قدرت دوری كنند. البته پس از دوم خرداد دوباره دانشگاهیان شخصیت خود را كسب می‌كنند و تریبون جریان اصلاحات می‌شوند ولی امروز فضای سردی بر دانشگاه‌ها حاكم است.