پرینت
نمایش از اسفند 1397 بازدید: 12899

هدی صابر: «خواهر سعید محسن چنین نقل می‌کند که سعید هرگاه که به دیدار او و همسرش می‌رفته، چنانچه در منزل نبودند، یک شاخه گل بر دستگیره در منزل می‌گذاشته. در یک شب عید که آن‌ها در منزل نبوده‌اند، سعید دو جعبه بنفشه که بر ترک موتور بار کرده بود در باغچه منزل می‌کارد و می‌رود. به تعبیر شاعر نوپرداز، بنفشه‌ای که «زمستان‌شکن» است...»

مریم محسن: سعید در بهاران باغچه‌ها را پرگل می‌کرد؛ پر از بنفشه. من و همسرم از سال 45 تا سال 50 در تهران در خیابان آپادانا سکونت داشتیم. هر وقت به منزل ما می‌آمد و نبودیم، یک شاخه گل روی دستگیره‌ی در منزل می‌گذاشت و می‌رفت و من می‌فهمیدم که او آمده. یک بار نبودیم، بهار بود. سعید گل بنفشه خریده بود و بر پشت موتور بار کرده بود. از دیوار پریده بود، در را باز کرده بود و بنفشه‌ها را در باغچه کاشته بود. باغچه‌ای پر از بنفشه، محصول سعید پر از حس زندگی. (سه هم‌پیمان عشق، صفحه 348)

 

مسیر جاری:   صفحه اصلی در خلوت خویش
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد