پيام احمد صدر حاج سيدجوادی

پرینت
بازدید: 3524

منبع: ميزان خبر ـ 25 خرداد 1390

 «بسم رب الشهداء و الصديقين»

«و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»

(آل عمران، آيه ۱۶۹)

ملت شريف ايران؛

مراجع عظام و روحانيت محترم شيعه؛

به جهت کهولت و بيماری‌های شديد جسمانی، مدت‌هاست قصد آن دارم تا باقی عمر را به خلوت و نيايش با معبود سپری سازم. ليکن امواج مصيبت‌ها و بلايا و فقدان مهندس عزت الله سحابی، مردی از تبار بزرگان اخلاق و سياست و دوستی صميمی که عمری با دغدغه‌ی ايران و اسلام زيست و در راه خدمت به ملت از پذيرش هيچ فداکاری و رنجی دريغ نکرد، اما حتی از برگزاری مجلس قرائت قرآن و فاتحه‌خوانی برای او ممانعت به عمل آمد و همچنين شهادت دختر بی‌گناه و حق‌جوی ايشان – سرکار خانم هاله سحابی که به نحوی مرموز و مظلومانه در مراسم نشييع پدر، جان باخت و سرآخر، شهادت انديشمند قرآن‌پژوه، آرمان‌خواه نيک‌انديش، مجاهد راه آزادی و انسان وارسته – شهيد هدی صابر – اختيار از کفم گرفت و نگذاشت تا وفای به عهد سکوت نگه دارم.

مراجع معظم که اخيراً به درستی در برابر کشتار شيعيان بحرين زبان به اعتراض گشودند، چگونه و با چه توجيه عقلی و يا حجت شرعی در برابر فوج مصيبت‌ها و مظالمی که در طی اين دوسال بر ملت ايران و به ويژه در فاجعه‌ی شهادت هاله سحابی و هدی صابر از ناحيه‌ی حکومت و کسانی روا شده است که ابعاد عملکرد ايشان از باب انحرافات دينی و اخلاقی و همچنين مغايرت با منافع ملی‌ و باورهای اصيل اسلامی بر کسی پوشيده نيست، سکوت پيشه ساخته‌اند؟

مراجع، روحانيون و فضلا و علمای حوزه‌های فقهی سراسر جهان تشيع، سکوت و انفعال خود را در قبال چنين فجايعی چگونه می‌توانند با کلام صريح اميرمومنان (ع) مطابقت دهند که حتی سرقت خلخال از پای زنی يهودی را بر نمی‌تابيد و وقوع اين حادثه را مايه‌ی شرم و مرگ‌ مسلمانان می‌دانست (نهج‌البلاغه- خطبه‌ی ۲۷)؟ نه از باب آنکه قربانی، زنی يهودی بوده است، بلکه از آن جهت که پايين‌ترين وجه امنيت که بعد اقتصادی است در جامعه متزلزل شده است و حال آنکه اينک، کرامت انسانی و جان و حيثيت افراد اعم از مسلمان و غير آن به سادگی به بازی گرفته می‌شود.

جا دارد که مراجع عظام و روحانيت پا به ميدان نهند و در اقدامی يکپارچه، خواستار رعايت حقوق انسانی، تامين خواسته‌های تاريخی و جان مردم سرزمين خود و آزادی افرادی شوند که اين رو‌ها به جرم نيک‌انديشی، دلسوزی برای وطن و اعتراض به دولتی خودکامه و قانون‌گريز محبوس‌اند و ظاهراً نه تنها مقامات قضايی و امور زندان‌ها دغدغه‌ای برای محافظت از جان ايشان را ندارند که دست‌هايی پنهان و مرموز در صدد حذف فيزيکی و از ميان بردن آنان هستند، در غير اين صورت، از بابت سکوت خود، هيچ پاسخی در برابر خدا و ملت نخواهند داشت و تاوانی سخت بر عهده‌ی روحانيتی خواهد بود که هرزمان در طول تاريخ اين سرزمين، فرياد مظلوميتی کشيده است، مردم به ندايش پاسخ داده‌اند.

درحکومتی که مدعی اسلاميت است و رييس قوه‌ی قضاييه‌، وزير اطلاعات و بسياری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامع‌الشرايط، پذيرای اين سمت‌ها شده‌اند و حفظ عدالت و ملکه‌‌ی اخلاق، نخستين پايه‌ی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب می‌شود، آيا وقوع چنين حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعيت قلمداد نمی‌شود؟

مسووليت کيفری و شرعی شهادت مظلومانه‌ی اين دو يار عزيز و تمامی کسانی که در اين دوسال به شهادت رسيدند، نه تنها بر عهده‌ی قوه‌ی قضاييه و مقامات سازمان زندان‌ها که بر عهده‌ی کل حاکميت جمهوری اسلامی ايران خواهد بود. از اين رو، سبب‌سازان اين حوادث مهيب را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا می‌خوانم که بيش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنج‌ها تحمل کرده و با خون عزيز‌ترين فرزندانش هزينه داده است.

اين پدر پير که بيش از هفتاد و اندی سال تجربه‌ی حضور در صحنه‌های سياست و اجتماع را اندوخته دارد و در حالی که خود را به لقای محبوب نزديک می‌بيند، با تنی رنجور اما قلبی سرشار اميدواری، به مردم شريف و جوانان عزيز نويد می‌دهد که اگرچه رنج ومشقت‌هايی که اين ‌روز‌ها بر ملت ايران و پويندگان راه آزادی و حاکميت ملت و حکومت قانون روا می‌شود، در نوع خود کم سابقه و حتی بی‌سابقه است، ليکن حکايت از ضعف وناتوانی حاکميتی دارد که تنها تظاهر به تسلط کامل بر امور دارد. خون هاله و هدی، واپسين حجت‌هاست بر ستمگران و تماميت‌خواهان. خون شهيد به ستاره‌های شب ماننده ‌است، راهنمای خروج از ظلمات و آيات برآمدن بامداد آزادی است. در سوگ اين عزيزان، خون دل و اشک ديده نهان خواهيم داشت و اندوه بی‌کرانمان را تقيه می‌کنيم، تا اندوه‌سازان که ميراث‌دار شيوه‌ی حکومت فرعونيانند، به باطل، نپندارند که غم سنگين، ذره‌ای از اميد و باور ما به برآمدن صبحی نزديک کاسته است و اين ستم‌ و رنج، مصداق «کرب‌العظيمی» است که به زودی و در پرتو خواستی فراگير به شادی و لبخند بدل خواهدشد.

در خاتمه، درگذشت مهندس عزت‌الله سحابی و شهادت سرکار خانم هاله سحابی و زنده‌ياد شهيد هدی صابر را به عموم ملت ايران، شورای فعالان ملی‌مذهبی، نهضت آزادی ايران، زندانيان سياسی و عقيدتی سراسر کشور و هم‌انديشان هم‌بند ايشان در زندان اوين و به ويژه به خانواده‌های معزز و سوگوار سحابی و صابر تسليت عرض کرده و از خداوند منان، ضمن طلب آمرزش و آرامش برای اين عزيزان و صبری عظيم‌تر از ظلم ظالمان برای ملت ايران، سزای مباشران و مسببان اين حوادث تلخ را خواستارم.

 احمد صدر حاج سيد جوادی

۲۵ خرداد ۱۳۹۰