«هشت فراز، هزا رنیاز» مواجهه با گسست و فراموشی

در نگاه دیگران» شاخه:بینش، روش و منش
پرینت
بازدید: 2710

 درباره ­مباحث هشت فراز،هزار نیاز‌اثرهدی صابر

امیر(بهروز) طیرانی

منبع: نشریه چشم‌انداز ایران ـ شماره ۹۱ ـ اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۴

         

«قد خلت من قبلکم سنن  فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین»( همانا پیش ازشما اقوام وملت هایی بر روی زمین بودند ، پس درفرجام کارناباوران بنگریدآل عمران -۱۳۷)

 

در میان دانش وعلوم  گوناگون در جهان امروز ، دانش تاریخ در میان ملل پیشرفته، جایگاه مهم  ومهمی را به خود اختصاص داده است.

میزان اهمیتی که در کشورهای متمدن برای تاریخ قائل هستند را می توان از جایگاه درس تاریخ دربرنامه‌های آموزشی این کشورها در سطوح مختلف ، از اختصاص منابع به ایجاد کرسی‌های دانشگاهی وطرح‌های تحقیقاتی در زمینه مسائل تاریخی ونیز از شمارگان وتنوع  کتاب‌ها ، مجلات ومقالات  تاریخی و... دراین کشورها دریافت.

این میزان توجه ، درحالی است که  برخی از این کشورها از سابقه وقدمت تاریخی چندانی برخوردار نیستند ودر مقایسه با کشورهایی همچون کشور ما یا مصر وچین وهند ، جدید ونوظهور به شمار می روند.

اما متاسفانه در همین کشورهای با سابقه تاریخی چند هزار ساله و از جمله در کشورما مدت‌ها است که مطالعه تاریخ وبهره گیری از تجارب تاریخی  به بوته کم توجهی سپرده شده و این را می توان از گفت وگو با مردم وبه ویژه نسل جوان دریافت.

و کمتر کسی است که نداند نتیجه این جدایی وگسست ، فاصله افتادن میان نسل‌ها و فراموشی اصل هاست و نمود عینی آن هم کم رنگ شدن هویت وحساسیت‌های ملی و میهنی است .

شناخت و آگاهی از این کمبود شدید ومتاسفانه روبه رشد در میان نسل جدید بودکه از اوایل دهه ۱۳۸۰ هدی صابر را به اندیشه تلاش برای اقدام در مقابله با آن وضرورت کوشش برای مقابله با این گسست وفاصله کشاند.

صابر برای گام گذاشتن در این راه، به رغم شناخت وآگاهی  نسبتا جامع در زمینه تحولات تاریخی یک صدساله اخیر ایران بار دیگر مطالعات عمیق وجدیدی والبته با متدولوژی نوینی را آغاز کرد .حاصل این مطالعات ، سلسله درس گفتارهای « هشت فراز، هزار نیاز » بودکه طی ۷۵ جلسه منظم در سالن کتابخانه حسینیه ارشاد در فاصله آذر ۱۳۸۵تا آبان ۱۳۸۷ ارائه شد.

در برگزاری این جلسات ، صابر شیوه‌ای متفاوت با جلسات درسی را در پیش گرفت. نخستین ویژگی این سلسله بحث‌ها ارائه بحث به گروهی از جوانان وبه ویژه دانشجویان علاقه مندی بود که به سهم خود در پربار کردن بحث‌ها نقش قابل توجهی به دوش داشتند. مخاطبان با طرح سوالات وبه چالش کشاندن سخنران وارائه کننده اصلی بحث ، ضمن تعمیق مطالب ارائه شده او را وا می داشتند تا هرچه بیشتر در طرح مباحث، جوانب علمی واستنادی مطالب را مد نظر ومداقه قرار دهد  و نقدها ونکات مطرح شده را در طرح بحث لحاظ نماید.

ویژگی دوم این سلسله بحث‌ها دعوت از چهره‌های شاخص نسل گذشته برای حضور درجلسات وارائه مباحثی به مثابه مقدمه بحث اصلی در جلسات بود. حضور تقریبا همیشگی مرحوم مهندس عزت الله سحابی و طرح چند بحث کیفی از سوی ایشان ویا بزرگانی دیگر همچون آقایان حسین شاه حسینی ، دکتر رضا رییس طوسی، دکتر محمد ملکی ، مهندس لطف الله میثمی و...موجب ایجاد پیوند مباحث از نظر ذهنی وعینی  می شد. واز این طریق  ارتباط میان دونسل قبل وبعد صابر را فراهم ساخت.

مخاطبان جوان با ارتباط مستقیم با شخصیت هایی فوق پاسخ بسیاری از سوالات خود را از کسانی دریافت می کردند که خود در بخشی از تحولات مطرح شده در جلسات، حضور مستقیم داشتند و این نیز بر جذابیت بحث‌ها می افزود.

در نخستین جلسه‌ای که در آذر ۱۳۸۵ تشکیل شد مهندس سحابی آغازگر این سلسله  بحث‌ها ، ضمن پرداختن به اهمیت مطالعه تاریخ  وبهره گیری ازتجربیات گذشتگان از منظر قرآن ومکتب ، درباره اهمیت جلسات مزبور گفت:« به هرصورت برای کشورما رسیدگی به این امر که چرا امروز عقب مانده ایم ، از اوجب واجبات است. اگر از این به بعد بخواهیم  به هر حرکتی –اعم از سیاسی یا اجتماعی – دست بزنیم ، بازهم باید اول چنین مطالعه تاریخی و تحقیقی کرده باشیم، تا ابزاری در دستمان باشد ...ما اینجا جمع شده ایم ، نه به عنوان یک گروه سیاسی متشکل ورسمیت دار، بلکه به عنوان جمعیتی که می خواهیم نقش سیاسی - اجتماعی در جامعه مان ایفا کنیم ، ولی حضور سیاسی را به سبک معمول فقط در کسب قدرت نمی بینیم . می خواهیم ... این حرکت بر همه واقعیت‌های سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی اشراف داشته باشد تا آن حرکت مطابق با واقعیت‌های تاریخی ملت ایران باشد. »

در مجموعه درس گفتارهای «هشت فراز ، هزار نیاز» ، هشت واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران که هریک به نوبه خود نقطه عطفی به شمار می روند واکاوی وبررسی شده اند . این هشت نقطه عطف به ترتیب تاریخی عبارتند از: جنبش تنباکو، انقلاب مشروطیت، نهضت جنگل ، نهضت ملی شدن صنعت نفت ، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،جنبش مسلحانه، انقلاب اسلامی ایران و جنبش اصلاحات ودوم خرداد.

پیش از ورود به بررسی هشت فراز فوق، صابر در خلال چهار جلسه بحث مقدماتی ، نخست درباره ضعف‌های تاریخی ما ایرانیان به بحث و گفت وگو با مخاطبان پرداخته است. در این بخش ، ابتدا درباره تاثیر حافظه زدایی تاریخی، انقراض نسل صاحب حافظه تاریخی ، فقدان نهادهای مستقل ثبت و پژوهش‌های تاریخی ، گسست میان سه نسل اخیر وسرانجام به بی‌میلی نسل نو به مطالعه تاریخی نگاه کرده است. در ادامه این بحث ، ضعف‌های مطالعات تاریخی در ایران به چالش کشیده شده است. نگاه نقطه‌ای به تاریخ ، غلبه تفسیر بر پژوهش، چهره شناسی به جای دوره شناسی از نگاه او از جمله ضعف هایی است که درتاریخ نگاری ما بوده وهست.

در بخش سوم مقدمه درباره ضرورت پرداختن به مطالعه تاریخ وبه ویژه تاریخ یک صد وچهل ساله اخیر ایران گفت وگو شده است. در پایان این بحث نتایج حاصل از این بحث چنین جمع بندی شده است: « تجهیز حافظه تاریخی، درک ودریافت عمومی از سیر تحول تاریخ ، درک سنن الهی درتاریخ، دستیابی به درک استراتژیک وتجهیز به توان جمع بندی»

بحث دیگری که پیش از ورود به بحث اصلی درآن جلسات مطرح شد،گذری به بحث فلسفه تاریخ است . در این بخش ابتدا نظرات سه فیلسوف مطرح تاریخ ، یعنی فردریش هگل، کارل مارکس وآرنولد توین بی‌به خلاصه وفشرده ارائه شده است. درادامه این مبحث به فلسفه تاریخ از نظر اسلام پرداخته شده است و عناصر درک توحیدی از تاریخ  چنین برشمرده شده است: خدا، عالم، تاریخ، انسان ،پیام ، جوهره تاریخ ، منطق تاریخ ، تکامل تاریخ ، موانع تکامل ، صیرروت ، غایت و فرجام تاریخ

بعد از طرح عناصر درک توحیدی از تاریخ ، با تکیه بر آیات قرآن مورد بحث ومداقه قرار گرفته است. صابر در باره نقش خدا و انسان در تاریخ معتقد بود:« جان کلام آن که خدا از هستی وتاریخ نه غایب است ...بلکه در دیدگاه کتاب، خدا حاضر مستمر ومشرف بر تاریخ و مشوق تغییر وتحول تکاملی است . او کمک کار انسان در این مسیر است... انسان نیز نه بازیگر تاریخ است ، نه تحت اراده "روح حاکم برتاریخ"، نه " تحت جبر" ، ابزار  ودوران‌های محصول پیشرفت ابزار ، بلکه موجود خوش ظرفیت عامل تغییر در هستی وتاریخ است. انسان عهد داری که از نظر مولوی در هر دورانی کارکردی تکاملی وتصحیحی مقابل موانع راه تکاملی پروردگار دارد. »

 وسرانجام درباره فرجام تاریخ چنین اظهار نظر می کند:«ام جان تاریخ ، تاریخی که دارای آغاز، روند، نقاط عطف وفرجام است، تاریخی که بافت،حس، عقل، حافظه ودینامیسم دراد، تاریخی که صاحب مولود است و می زاید، تاریخی که درحال صیرورت وشدن است، ومی توان با او زیست وهم نفس شد، زندهخ وجان دار است . سمت آن نیز سمت رسوب وتسری حقیقت است.»

در بررسی فرازهای هشت گانه ، صابر ذکر روایت تاریخی واقعه یکی از بخش‌های بررسی است . در این سلسله بحث‌ها هریک از فراز‌ها از هشت منظر ومحور مورد کنکاش قرار گرفته است. محورهای هشت گانه عبارتند از:

۱-   فضای بین المللی،  شرایط داخلی

۲-   زمینه‌های بروز حرکت

۳-   روایت فراز ، مطالبات وشعارهای مطرح شده در جریان حرکت

۴-   نیروهای آغاز گر، نیروهای دست اندر کار ، مردم

۵-   تشکیلات ، استراتژی، مشی وایدئولوژی حرکت

۶-    برد اجتماعی و برد جغرافایی حرکت

۷-   جهت گیری طبقاتی حرکت

۸-   دستاوردها ، جمع بندی وآموزش‌های فراز

از خلال این تقسیم بندی‌های انجام گرفته مخاطب بحث ها، چه آنان که در هنگام ارائه بحث‌ها در جلسات حضور داشته اند وچه خواننده مکتوب آن،  قادر خواهد بود تا ضمن شناخت واقعه تاریخی مورد گفت وگو با شرایطی که حرکت درآن دوره شروع وبه انجام رسیده است، پیامدهای آن ، دلایل پیروزی یا شکست ، درس هایی که از آن حرکت اخذ می شود آشنا شده ودر تجربه زمان خود مورد استفاده قرار دهند.

درپایان نخستین فراز از هشت فراز که به بررسی جنبش تنباکو اختصاص داشت ، صابر در جمع بندی بحث، ابتدا به توضیح مبسوطی پیرامون اصول جمع بندی پرداخته است .

درباره اصول جمع بندی او ابتدا چهار اصل جمع بندی را مطرح ساخته است. از نگاه او یک واقعه تاریخی بر این چهار اصل استوار است: -مبنا وشرط- ، -رو به جلو بودن - ترسیم آینده ونهایتا معطوف به عمل بودن.

وی در خصوص لحاظ کردن مبنا وشرط در جمع بندی معتقد بود که برای تحلیل وجمع بندی هر پدیده اجتماعی، تاریخی، سیاسی وحتی انسانی مقدمتا باید به خود آن پدیده رجوع شود: « تحولات درونی پدیده مبنا می شود وآنچه پیرامون وخارج از آن است می شود شرط» او با اشاره به فلسفه ملاصدرا و بحث جوهر وعرض چنین نتیجه می گیرد که براساس این تعریف، مبنا پایدار است چون متکی بر درون وپایه قرار دارد. شرط خارجی عرض و رونده است: « اساسا برخوردهای ساده‌ای مانند این که مشروطه کار انگلیسی‌ها بود وانقلاب ۵۷ کار آمریکایی‌ها ،تحلیل نیست. نمی شود یک پدیده بارداری متولد شود ولی اصلا به سیکل بارداری توجه نشود . فقط این را عنوان کنیم که تلقیح مصنوعی صورت گرفته و از بیرون خودش باردار شده است. برخوردهایی مثل این که مشروطه انگلیسی است وانقلاب آمریکایی خیلی راحت وغیر مسئولانه است .»

براساس همین روش است که او در جمع بندی جنبش تنباکو معتقد بود که مبنای حرکت مردم در آن جریان در شرایط ،خواست‌ها و اهداف نیروهای داخلی یعنی مردم ایران بود . در این میان تضادهای روس وانگلیس شرطی از شروط آن رخداد بود که در حاشیه اصل قرار داشت ودر مقابل جوهر حرکت، عرض آن محسوب می شد.

درباره وجه دوم جمع بندی که عبارت است از رو به جلو بودن آن ، معتقد بود که: « حاصل کار یک بررسی تاریخی که در جمع بندی آن خلاصه می شود باید از ویژگی رو به جلو بودن برخوردار باشد یعنی آن که در واقعه نماند . حاصل بررسی یک واقعه تاریخی باید به کار امروز ما بیاید والا نتیجه آن تقویت حافظه تاریخی است  ودانش اجتماعی وسیاسی و مبارزاتی ما را بارور و غنی نخواهد ساخت وطبیعتا سرانجام آن تاریخ برای تاریخ است وهدف وغایتی از آن برای انسان به دست نخواهد آمد.»

وجه سوم جمع بندی ترسیم آینده وبه اصطلاح وجه استراتژیک جمع بندی است: « نقطه چینی قبل از ما وجود دارد و ما در نقطه الحاق گذشته و آینده به سر می بریم...این نقطه چین سرخ است . در جاهایی که خونین بوده ،جاهایی هم سبز است، جاهایی سفید وجاهایی هم که کسانی به تاریخ بارشده اند نقطه چین‌های سیاهی ترسیم شده است که باید ببنیم ما در ترسیم نقطه چین آینده به کدامیک از این چهار رنگ تعلق پیدا می کنیم. این است که به هرحال جمع بندی می کنیم تا به آینده دسترسی سهل الوصول تری پیدا کنیم وحرکت کنیم.»

وسرانجام چهارمین وجه جمع بندی معطوف به عمل بودن آن است. به عقیده صابر جمع بندی‌ای که خروجی امروزین از آن بیرون نیاید . بود و نبود آن یکی است. :«جمع بندی که تلنگر به اذهان نزند ، بن بستی را حل نکند ،گره‌ای نگشاید ومساله‌ای از امروز ما حل نکند صرفا یک کنجکاوی تاریخی است... این برخورد ،روایی وداستانی است ومی توان با یک فیلم یا موسیقی تاریخی یا خواندن یک رمان هم آن را لمس کرد...مهم آن است که در عمل آتی چگونه جمع بندی گذشتگان را به کار بندیم»

 به عبارت دیگر هدف از یک بررسی تاریخی چنین می شود که با شناخت دقیق از واقعه وعلل وعوامل اصلی ودخیل در پدید آوردن آن ، با درک درست از نیروهای دست اندرکار آن وتجزیه وتحلیل شعارها واهداف مطرح شده اصلی وفرعی آن و...بتوانیم از ضعف‌های آن حرکت پرهیز و با لحاظ کردن ویژگی‌ها ونقاط قوت آن وتقویت آنها در حرکت خود روبه جلو گام‌های موثرتر وبا ارزشی برداریم.

برای دستیابی به اهداف این جمع بندی ، صابر در ادامه به معرفی عناصر جمع بندی پرداخته است. به عقیده او سعی در هم زمانی وفهم دورانی ، دربرگیری قاعده و کاربست امروزین آن  می توانیم به جمع بندی صحیح ومقرون به صحت دست یابیم.

منظور  از سعی در هم زمانی وفهم دورانی ، تنفس در فضای واقعه است. پرهیز از نشستن در برج عاج خود واز منظر فضا وشرایط امروز وبا توجه به امکانات ویا ابزاری که امروز ما از آنها برخورداریم به واقعه نگاه کردن موجب انحراف در برداشت و قضاوت در تاریخ خواهد شد. همز مانی موجب می شود تا ناظر تاریخی از قضاوت نابجا ، احساسی ورمانتیک ویا تخیلی واحساسی وهیجانی خودداری کند . اگر ناظر واقعه ای  مانند نهضت ملی شدن صنعت نفت شرایط آن دوران را با دوره خود  تطبیق نکند و به عنوان مثال مانند دوران انقلاب با آن مواجه شود آنگاه مواضع دکتر مصدق ویارانش ویا آیت الله کاشانی و... مواضعی ناصحیح و درتضاد با شعارهای مردم تلقی خواهد شد.

و یا در تحلیل  جنبش اصلاحات ، انتظار اقدامات فراتر از قانون از نیروهای جنبش داشتن ، حکایت از آن دارد که ناظر از درک شرایط وموقعیت آن حرکت غفلت تام وتمام داشته است .

با درک عنصر دیگر جمع بندی یعنی قانون مندی امور ودر برگیری قاعده فرد قادر می شود تا به استخراج توامان همه زمانی و همه مکانی دست یابد . این امر موجب می شود تا امکان کاربست امروزین جمع بندی فراهم آید. به عبارت دیگر شناخت صحیح شرایط و قضاوت درست هنگامی میسر خواهد شد که ما ضمن آگاهی هرچه بیشتر از موضوع بتوانیم قاعده صحیحی را استخراج کنیم که صرفا بر مبنای پیش فرض‌های ما ویا انتظارات وآرمان‌ها بنا نشده باشند بلکه مبتنی بر واواقعیت‌های موجود وبا نگاه درست بر شرایط ، امکانات ، نیروهای موجود والبته با لحاظ کردن انتظارات وآرمان‌ها‌های ما همراه باشند.  

صابر در تلاش خویش در بررسی و ارائه هشت فرازتاریخی مد نظر خویش ، سعی زیادی در عمل به توصیه‌های خود داشت وتلاش می کرد با تکیه بر آنها به قضاوت درستی در برخورد با این رخدادهای سرنوشت ساز دست پیدا کند . در عین حال با روشن بینی وتواضع خاص خود همواره براین نکته تاکید داشت که انسان است و امکان خطا در نظرات هر انسانی وجود دارد.

  مطالعه مطالب ارائه شده حکایتگر این تلاش ارزنده اوست وطبیعی است که با گذشت زمان ونقدآرا و نظرات او توسط دیگران ، آن دیدگاه‌ها کامل تر بارورتر خواهد شد .

گامی که توسط هدی صابر در این راه برداشته شد، باید نقطه آغازینی بر مطالعه تاریخ معاصر ایران باشد و امید آنکه سایر علاق همندان به این مرز وبوم و به ویژه شاگردان او ضمن ادامه این مسیر بر غنای هرچه بیشتر مطالبی از این دست بکوشند.

هرکه ناموخت از گذشت روزگار                   هیچ ناموزد زهیچ آموزگار