حمید مافی
منبع: وبسایت جرس ـ ۲۰ خرداد ۱۳۹۱
جرس: یک ماه پیش در آستانه فرا رسیدن خرداد ماه، محسنی اژهای در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد که بر اساس اسناد سازمان پزشکی قانونی کشور، مرگ هاله سحابی و هدی صابر، عادی بوده و هیچ کس مقصر نیست.این اظهارات در شرایطی بیان شد که پیش از این، چهار شاهد کشته شدن هاله سحابی با حضور در دادگاه، شهادت خود را در باره آنچه که در روز تشییع پیکر عزت الله سحابی دیده بودند، اعلام کردند و همبندیهای هدی صابر نیز در نامهای به دادستان، شهادت دادند که او در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. همچنین در واکنش به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه، تقی شامخی همسر هاله سحابی در گفتوگویی با وب سایت کلمه، اعلام کرد که پرونده هنوز در دادگاه باز است و شاهدان قتل هاله در دادگاه حاضر شده و شهادت خود را اعلام کردهاند. حامد منتظری یکی از شاهدان ضرب و شتم هاله سحابی بوده است که شهادت خود را در دادگاه به صورت کتبی و شفاهی با قسم به قرآن اعلام کرده است.
خانواده هدی صابر نیز در گفتوگو با وب سایت ملی مذهبی، اعلام کردهاند که گزارش پزشکی قانونی و شهادت ۶۴ همبندی او در زندان اوین گویای این است که او به مرگ طبیعی نمرده است. آنها گفتهاند که در گزارش پزشکی قانونی شواهدی مبنی بر وجود تورم و کبودی و خون مردگی در سمت راست پیشانی هدی صابر وجود دارد که نشان گر ضرب و شتم اوست.
امیر خسرو دلیرثانی که به همراه هدی صابر در زندان اعتصاب غذا پیشه کرده بود، در نامهای که سال گذشته منتشر کرد، به صورت کامل جزئیات ضرب و شتم و بیتوجهی به وضعیت هدی صابر را توضیح داده است.
صابر پس از مرگ به بیمارستان منتقل شد
مجید تمجیدی یکی از همبندیهای هدی صابر در زندان اوین هم در این باره میگوید: من به خاطر مشکل قلبی که داشتم هر روز به بهداری میرفتم. قبلا در اتاق تزریقات و نوار قلب بهداری یک دوربین بود اما روز بعد از مرگ صابر که بهداری رفتم، دوربین را با کاغذ پوشانده بودند. او میگوید: این اقدام احتمالا برای این صورت گرفته است که تصویری از ضرب و شتم هدی صابر در دوربینهای مدار بسته ثبت نشود.
تمجیدی می گوید: من وقتی هم که به بیمارستان مدرس اعزام شدم، آن جا به خاطر اعزامهای چند باره کارکنان بیمارستان من را می شناختندف از یکی از آنها پرسیدم که چه اتفاقی برای صابر افتاد، او هم گفت: صابر را وقتی به بیمارستان رساندند که تمام کرده بود. کاری از دست ما ساخته نبود. با این حال ما همه تلاش خود را برای احیا انجام دادیم، اما صابر بعد از مرگ به بیمارستان منتقل شده بود.
حکومت بر جنایت سرپوش نگذارد
احمد منتظری، فرزند آیت الله منتظری هم در واکنش به اظهارات دادستان کل کشور در باره مرگ طبیعی هاله سحابی و هدی صابر میگوید: این شرم آور است که حکومت خود را شریک یک جنایت نشان میدهد.
او در گفتوگو با جرس میافزاید: حکومت به جای اینکه به این مساله رسیدگی کند و قاتل را معرفی کند سعی دارد که با لاپوشانی داستان را پنهان کند و بر روی جنایتی که صورت گرفته سرپوش بگذارد و در واقع جنایت را بر عهده میگیرد. این رفتار مایع تاسف و به دور از عدالت است.
منتظری که قرار بود نماز میت بر پیکر عزت الله سحابی را بخواند اما به خاطر فشار نهادهای امنیتی و ربودن جسد، این امکان را نیافت، میگوید: این مایه آبروریزی و نشانه ترس حکومت است. خانواده مهندس سحابی از من دعوت کردند تا نماز را بخوانم اما مسوولان امنیتی این اجازه را ندادند. این مایه تاسف است که یک حکومت از نماز خواندن گروه مستقلی که انتقاد دارد به حکومت، هراس دارد و تحمل این را ندارد که آنها مراسم عزاداری و نماز میتشان را هم با اختیار و دلخواه خودشان برگزار کنند.
او میافزاید: این واقعا تاسف انگیز و فراموش ناشدنی است. حکومت احساس ضعف و تنگ نظری دارد. چرا که یک خانوادهای که سالها به ایران خدمت کردهاند، این اجازه را ندارند تا مراسم عزاداریشان را هم آزادانه برگزار کنند. اینها همه ظلمهایی است که مایه آبروریزی حکومت شده است.
او که فرزندش از شاهدان ضرب و شتم هاله سحابی بوده است، در باره آنچه که در روز خاکسپاری عزت الله سحابی صورت گرفته است، میگوید: چهار نفر شاهد بودهاند و در دادگاه هم شهادت دادهاند که هاله سحابی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، آن وقت حکومت صریحا اعلام میکند که مرگ طبیعی بوده است. واقعا این اظهارات خنده دار است و چه بسا در روزهای بعدی، مقتول را مقصر معرفی کنند و برای سرپوش گذاشتن بر جنایتی که صورت گرفته، داستان تازهای بسازند.
احمد منتظری در باره رابطه جریان ملی- مذهبی و آیت الله منتظری میگوید: این رابطه کاملا دو طرفه و متقابل است. مرحوم منتظری در جریان ملی- مذهبی و خانواده سحابی یک صداقت و عمل گرایی میدید که در دیگران کمتر است. این جریان هر چه را که تشخیص دهد درست است و به نفع منافع همگانی، به آن عمل میکنند و به دنبال فرصت طلبی و ریاکاری نیستند. معتقد به عمل به وظیفه بودند.
او ادامه میدهد: در این سو، جریان ملی – مذهبی هم این نگاه را به آیت الله منتظری داشت. سالها زیست اینها با یکدیگر هر دو را به شناخت کاملی از هم رسانده بود. آیت الله منتظری هم همانگونه که رفتار و پیشنهاش نشان میدهد، معتقد به انجام به وظیفه بود، صداقت داشت و دنبال منفعت طلبی و فرصت جویی نبود. همین سبب شده بود تا رابطه عمیقی میان این دو صورت بگیرد و همواره با احترام در کنار همدیگر قرار بگیرند.
او در پایان از حکومت جمهوری اسلامی میخواهد که با رسیدگی عادلانه به پرونده مرگ هاله سحابی و هدی صابر، اندک آبرویی برای خود بخرد و بر یک جنایت دیگر سرپوش نگذارد و خود را شریک و عامل جنایت معرفی نکند.