هزار تصویر در فوتبال ایران؛ یادگاری از هدی صابر
علاقه هدی به فوتبال در کودکی و نوجوانی باعث شد تا علاوه بر بازی، کلکسیونی از عکسهای تیمها و فوتبالیستها را گردآوری کند. دقت نظر و نظم دیرینه و نگاه تاریخی او با نگارش زیرنویسهایی به خط خود در اکثر عکسها، علاقمندان به فوتبال را به سالهای شروع تاریخ شکلگیری باشگاهها در فوتبال ایران میبرد و به نزدیکیهای امروز میرساند. پژوهش وی نیز با عنوان «بسترهای پرورنده و عوامل سازنده در فوتبال ایران» کمک کرد تا عکسهای خود را کامل کند. یادگاری است از او که در نزدیکی بدرقه تیم ملی به جام جهانی۲۰۱۴ برزیل تقدیم دوستداران فوتبال میشود. از تصویر دروازهای که توپ از آن عبور کرد و بر زمین پایتخت بوسه زد تا تیم باشگاهی «کلوپ ایران» در سال ۱۲۹۹ و اعزام تیم منتخب ایران به «بادکوبه» در سال ۱۳۰۴ به عنوان اولین سفر ورزشی یک گروه ایرانی به خارج از مرزهای کشور.



قواره ایران پهلوان و جهان پهلوان در «میانه» خالی است و «جای»اش، جای سبزی است. در ورزش تهی از منشِ دولت زده و در خاکستری مکدر امروزه ایران، جای خالی پهلوان، عیان تر و سبزینهی سبزی اش، مغزپستهای تر و ریحانی تر است. برای برخیها از این «گونه»، دل بهانه می گیرد و منقبض می شود. در این آشفته بازار اکنونی، دلِ ملی، «بونه» تختی دارد و در نبودش، تنگِ تنگ است. مجموعه «جای خالی، جای سبز»، «یاد»پهلوانِ غایبِ حاضر را پاس می دارد. این مجموعه ارزانی به آنی است که هرچه فاصله زمانی وداعش با ما بعیدتر می شود، نزدیک تر احساسش می کنیم.
در دههای که مصدق تبعید، نهضت ملی سرکوب، سنتها مورد تهاجم، خسروانی صحنه گردان ورزش و شعبون، تیپ و شاخ شده بود، تختی «مردی چنین در میانه میدانم آرزوست»، در مخیله تودههای آن روز بود. او با تودهها درتنید و تودهها با همان «چسب» با او پیوند خوردند. سیر و گشت در ورزش و سیر و گشت در کوچه پس کوچهها، دالانها و پاگردهای تودهها از بازار و مسجد گرفته تا گذر و حمام و چلوکبابی ملی، پهلوان را «تودهای» کرد و بس عینی. بس عینیتر از رستم و پوریا و رزاز پر سجایا. حس خویشاوندی مردم با تختی او را به پهلوانِ ملی و سراسری تبدیل کرد؛ مرد سال ۴۲ شدن بس و بس و بس پر معنا بود.