ویدئو: کارگاه آموزشی شورایاران
طرح «توسعه مهارتهای پایه» و «تشکیل گروههای کارآفرینی و آموزش بانکپذیری» در سکونتگاههای غیررسمی زاهدان با حمایت بانک جهانی، به سفارش وزارت مسکن و مدیریت هدی صابر از خرداد ماه سال ۱۳۸۸ با افق زمانی ۱۵ ماه آغاز به کار کرد. استان سیستان و بلوچستان، با داشتن بالاترین درصد بیکاری در میان استانهای کشور و شهر زاهدان، با دارا بودن ۳۰ درصد جمعیت حاشیهنشین، به عنوان یکی از مراکز هدف بانک جهانی برای توسعه فقرزدایی، توانمندسازی و کارآفرینی انتخاب شد. ویدئویی که ملاحظه میفرمایید در چارچوب این طرح و مربوط به کارگاه آموزشی شورایاران است که مورخ ۷ اسفند ۱۳۸۸ در شیرآباد زاهدان توسط هدی صابر برگزار شده است. راهکارهای تعامل با جامعه محلی، اقدامات عملی شامل آموزش و بهسازی و امکان، نوع مواجهه، قابلیت مذاکره، کارکرد گزارش و پیشنیاز نگارش مجموعه عناوینی است که توسط شهید هدی صابر در این ویدئو حدودا یک ساعته مطرح شده است. این ویدئو علاوه بر ارزش تاریخی، واجد بار اموزشی نیز بوده و برای کسانی که مایل به تعامل با جوامع محلی هستند نکات آموزندهی بسیاری دارد.


آیا ایرانیان بهصورت تاریخی مشارکتگریز بودهاند و اهل کار جمعی نبودهاند؟ با فرض وجود شواهدی در تأیید این پرسش، علل تاریخی و اجتماعی مشارکتگریزی ایرانیان و راهکار برونرفت از این وضعیت چیست؟ این پرسشهای کلیدی در گفتوگوی زندهیاد هدی صابر با دکتر پرویز پیران، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در چارچوب پژوهش «گذری بر پیشینه و موقعیت نهادهای خدمترسان در عرصه حمایتی»، مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. پیران وفق یافتههای پژوهشی خود بر این باور است که فرد ایرانی در عرصههای غیررسمی، مذهبی، خانوادگی و عشیرهای «مشارکتجو» و «دیگرخواه» است، اما در عرصههای مدنی، رسمی، مشاع عمومی و شهری، «غیرمشارکتجو» و «خودخواه» است. وی در توضیح عوامل شکلگیری زمینههای تاریخی غیرمشارکتی در ایران، در سطح کلان به استبداد ایرانی اشاره میکند.
در پژوهش «گذری بر پیشینه و موقعیت نهادهای خدمترسان در عرصه حمایتی» که با مدیریت زندهیاد هدی صابر انجامگرفته، ظرفیتها و سازوکارهای بومی نهادهای حمایتی در ایران مورد بررسی قرار گرفتهاند. مصاحبه پیش رو از مجموعه این طرح پژوهشی است که در سال ۱۳۸۴ انجام گرفته است. گرچه بسیاری از اعداد و آمارهای ارائهشده در این مصاحبه مربوط به آن سال بوده و اکنون تازگی ندارد، اما اولاً بیانگر یک فکت در گذشته نزدیکدست (حدود دوازده سال پیش) ایران است و ثانیاً مصاحبه بیانگر روندها و سازوکارهایی است که همچنان معتبر بوده و گذر زمان دهساله تأثیر چندانی بر آنها ندارد.
فعالیت دیگر ما کمک رسانی به ایتام شمیران بود. در آن زمان بچههای یتیم و خانوادههای بیسرپرست و نیازمند، شناسایی و مورد حمایت قرار میگرفتند. در دهههای قبل از انقلاب شمیرانات مانند امروز نبود و ساکنان این منطقه در سرمای زمستان در شرایط بسیار ناگواری به سر میبردند. در آن زمان ما، مایحتاج مورد نیاز این خانوادهها را تهیه میکردیم و به دور از چشم فرزندان خانواده در اختیار خانوارها قرار میدادیم……
ما علاقمند بودیم کاری مفید انجام دهیم. من چون مدتی را در کودکستان کار میکردم، علاقمند بودم که در ارتباط با کودکان، کاری جدی انجام دهم. در آن زمان من بسیار جوان بودم و تجربه اینگونه مسائل را نداشتم. ما با یکی از دوستانمان که کمی از ما بزرگتر و مجربتر بود تصمیم گرفتیم که به شیرخوارگاه دولتی برویم….
آنچه در پی میآید گزارش میانی یکی از پژوهشهای صورتگرفته توسط خانهی نواندیش به سرپرستی شهید هدی صابر است. این پژوهش که در سال ۱۳۸۵-۱۳۸۴ صورت گرفته، به موضوع «نهادهای خدمت رسان(وقفی و غیر وقفی)» اختصاص دارد. در انجام این پژوهش ۶۰ مصاحبه با اساتید و پژوهشگران عرصه تاریخ اجتماعی ایران، بانیان و مدیران نهادهای خدمت رسان(وقفی و غیر وقفی)، مدیران دستگاههای اجرایی عرصه تامین و حمایت، مدیران سازمان اوقاف و صاحب نظران مبانی فقهی-حقوقی وقف انجام شده است. متن این گزارش را در ادامه میخوانیم.
با بهره گیری از فرصت فشرده ۶۰ روزه- از تاریخ ۱۰ خرداد ماه تا ۱۰ مرداد ماه ۸۵- تلاشی پژوهشی حول موضوع «مزیت شناسی وفرصت شناسی اقتصادی در بنادر آبادان و خرمشهر»سامان یافت. این پژوهش که در طرح عمومیتر«ترویج و توسعه کارآفرینی و توانمندسازی در بنادر آبادان و خرمشهر» جای دارد و ره یافتهای نهایی آن معطوف به بستر سازی برای ایجاد اشتغال در دو شهر یادشده است، در سرآمد مدت زمان تعیین شده، یافتههایی را به عنوان محصول کنکاش، عرضه میدارد. یافتههایی را مرکب از دوعنصرِ «توصیف» و «تجویز».
گزارش پیش رو، حاصل یک مطالعهی میدانی توسط شهید هدی صابر به همراه سه تن دیگر از همراهانش میباشد که در سال ۱۳۷۸ در شهر مسجد سلیمان صورت گرفته است. در جمعبندی این گزارش آمده: «مسجد سلیمان بدون نفت مىتواند آینه ایران فرداى تهى ز نفت به حساب آید. موقعیت کنونى منطقه بدون نفت تلنگرى است به ذهن همه ایرانخواهان و مردم دوستان. هم آیند مسجد سلیمان بدون نفت، بىمتولى است. همچنانکه اقتصاد ایران نیز بىمتولى است. مسجد سلیمان در پایان مسیر و ایران بزرگ در میانه نزدیک به انتهاى مسیر. ایران بزرگ امید افزونترى براى گریز از لمس “وضعیت مسجد سلیمانى” دارد. در همین حال اهالى شهر از یاد رفته مسجد سلیمان ضمن شکوه غمگنانه از “نامردى تاریخ” انتظار “احیا” دارند. هم آنان ایدههاى خود را به قصد برون رفت از وضع موجود و احیاى مجدد مطرح مىکنند.»